امواج مغزی و چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
بسیاری از متافیزیسینها معتقدند که غدهی پینهآل و سیستم پیچیدهی عصبی مربوط به آن پس از مدتهای طولانی تمرین مراقبه دچار تغییر عملی میشود. این موضوع توسط بسیاری از دانشمندان که روی فعالیت الکتریکی مغز تحقیق کردهاند، اثبات شده است. آنها دریافتهاند که وقتی انسان در حالت بیداری و هوشیاری معمولی به سر میبرد، امواج الکتریکی مغز که در این حالت امواج بتا نام دارند و توسط قشر مخ تولید میشوند، دارای طول موج کم و فرکانس زیاد هستند. وقتی فرد چشمانش را میبندد و ذهن او در حالت آرامش و در عین حال هوشیاری قرار دارد، تغییر ناگهانی در شکل امواج مغز به وجود میآید، طول موج امواج بیشتر شده، فرکانس آنها کاهش مییابد. این امواج را امواج آلفا مینامند، که وجود آنها هم در دانشجویان مبتدی و هم در استادان متافیزیک نشان داده شده است.
دیده شده که مراقبه کنندگان با تجربه و استادان پیشرفتهی متافیزیک دارای یک موج مغزی دیگری به نام تتا میباشند، امواج تتا نسبت به امواج آلفا دارای طول موج بیشتر و فرکانس کمتر میباشند. نکته جالب توجه این است که این امواج تتا بهطور طبیعی تنها در مبتلایان به بیماری صرع در زمان حملههای صرع ماژور دیده میشود. یک توضیح ممکن برای این موضوع این است که در زمان حملههای صرع، سطوح پایین سیستم عصبی کنترل کامل بدن را بهدست میگیرد و ذهن برتر در حالت آرامش کامل به سر میبرد. چنانکه در حالت مراقبه عمیق اتفاق میافتد.
حالت مراقبه باعث تغییرات فیزیولوژیک دیگری نیز میشود که همزمان با ثبت امواج مغزی بررسی میشود. در حالت آگاهی مراقبهای با امواج مغزی آلفا، تعداد ضربان قلب، مصرف اکسیژن توسط سلولهای بدن و دفع دیاکسید کربن کاهش مییابد، متابولیسم بدن آهستهتر میشود و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک نیز کاهش مییابد. کاهش سطح لاکتات خون به مراتب محسوستر است. درحالیکه سطح این ماده در خون افراد دچار تنشهای عصبی و اضطراب بهطور مشخص بالا است. در حالت مراقبه یعنی زمانی که مغز امواج آلفا ساطع میکند، فرآیندی مخالف با فعالیت سیستم ترشح کنندهی آدرنالین اتفاق میافتد. این فرآیند بدن را قادر میسازد که در حالتی آسودهتر و رهاتر عمل کند.
گروه دیگری از پژوهشگران پیرامون پدیدههای روحی انسان مخصوصاً ارتباط بین ادراکات فراحسی و فعالیت امواج آلفا تحقیق کردهاند. در یک بررسی از تعداد زیادی افراد خواسته شد که حدس بزنند درون یک جعبهی در بسته چه کارتی وجود دارد. با استفاده از تستهای آماری مشخص شد، هنگامی که فرد چشمانش را میبندد و روی موضوعی تمرکز میکند امواج آلفای مغز او افزایش مییابد و کسانی که امواج آلفای بیشتری تولید میکردند، اغلب میتوانستند کارتهای داخل جعبه را به درستی تشخیص دهند. در مواردی که تولید امواج آلفا در حد پایین قرار داشت، (همان طور که در حالت طبیعی در بسیاری از مردم یا هنگام باز بودن چشمها مشاهده میشود) حدس زدن کارتها تنها براساس شانس صورت میگرفت. افراد مورد آزمایش همچنین وضعیت ذهنی خود را در هنگام فعالیت غالب امواج آلفا توصیف کردند، همه آنها اتفاق نظر داشتند که آن حالت رهایی ذهن و جدایی از اطراف، تجربهای لذت بخش بود. هنگامی که افراد در این حالت چشمان خود را باز میکردند، میتوانستند جدایی خود را از اشیاء محیط مشاهده کنند. افزایش تواناییهای روحی در این شرایط با تواناییهای فردی که چاکرای آجنای خود را فعال کرده و میتواند اشیاء دور را با چشم بصیرت ببیند، مطابقت دارد.
نوش داروی اکثر بیماریهای دنیای مدرن، امواج مغزی آلفا است که بدن و ذهن را در وضعیتی آرام و آزاد قرار میدهد و با واکنشهای ناهنجاری که از ابتدای خلقت انسان در جسم او رخ داده مقابله میکند. در دنیای مدرن زندگی انسان دیگر توسط حیوانات وحشی یا قبایل آدم خوار تهدید نمیشود، اما سیستم قدیمی ترشح کنندهی آدرنالین که بدن انسـان را در برابر چنان تهدیدهایی محافظت میکرده است، در برابر تهدیـدهای مـدرن نیز به همان روش قـدیمی واکنش نشان میدهد. امروزه تهدیدهای زندگی انسان معمولاً به صورت ترس از بحران مالی یا از دست دادن موقعیت شغلی و یا مشکلات خانوادگی و امثال آن جلوهگر میشود. اگرچه این قبیل تنشهای جامعهی مدرن خطرات غیر واقعی هستند، ذهنِ نگران و مضطرب آنها را واقعی تلقی میکند. از آنجا که بحرانهای دنیای مدرن حد و مرزی ندارد و هرگز پایان نمیپذیرد، بدن بسیاری از مردم بهطور مداوم نسبت به آنها واکنش نشان میدهد. این حالت تنش و اتلاف مداوم انرژی، منجر به بیماریهای جسمی و روحی میشود. علاوه بر این بزرگترین مکانیسم دفاعی بدن انسان به دلیل استفادهی بیش از حد فرسوده میشود و به این ترتیب بسیاری از مردم خود را در مقابل خطرهای واقعی ناتوان میبینند. افزایش روزافزون تعداد قربانیان شوک ناشی از مواجههی ناگهانی با موقعیتهای خطرناک واقعی تأیید کنندهی این مطلب است. پزشکان و دانشمندان معتقدند که مراقبه یکی از بهترین شیوهها برای درمان این عارضه است. مراقبه باعث آرامش ذهن میشود و همواره با کاوش در زوایای روح انسان همراه است.
همانطوری که گفته شد حد فیزیکی آجنا، غدهی پینهآل است که با مغز در ارتباط میباشد. برخی از متافیزیسینها معتقدند که غدهی پینهآل گیرنده و فرستندهی نوسانهای نامحسوسی است که افکار و پدیدههای روحی را در کیهان انتقال میدهد. غدهی پینهآل امواج مغزی را به امواج الکتریکی تبدیل میکند، که با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت میکنند، این امواج در مغز انسان ذخیره میشوند. کسانی که دارای تواناییهایی مانند بینایی و شنوایی متافیزیکی هستند، این کار را از طریق همین امتیاز چاکرای آجنا یعنی تغییر ماهیت امواج آلفا انجام میدهند.
انسان مدرن، دارای تفکری منطقی است و ترجیح میدهد زندگی خود را براساس واقعیتهای علمی پایهگذاری کند. امروزه بیشتر، واقعیتهای علمی مورد پذیرش قرار میگیرند و تجربیات علمی ثابت کردهاند، بعضی از مردم که تفکر مراقبهای دارند و امواج مغزی آنها بهطور عمده از نوع آلفاست، میتوانند وقایع را پیشبینی کنند و از وقایع درونی و بیرونی که خارج از دسترس حواس پنجگانه است آگاهی داشته باشند. این تواناییهای روحی که بسیاری از مردم برای کسب آنها تلاش میکنند، ابتداییترین نشانههای قدم گذاشتن در مسیر معنویت هستند. اگرچه رهروان واقعی، داشتن این تواناییها را انکار میکنند تا مبادا آشکار ساختن تواناییهایشان باعث زوال و شکست آنها شود. حقیقت این است که قدرتهای درونی در همهی ما وجود دارد، ما فقط باید برای بیدار کردن مراکز عالی مغز که با چاکرای آجنا در ارتباط هستند، تمرین کنیم تا بتوانیم راهی به سوی تجربههای جدید و روزنهای به سوی نور و روشنایی بگشاییم.
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
مراقبهی چشم سوم (تمرینی از علامه طباطبایی) - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
«... شناخت خداوند یک امر بدیهی و روشن و از بدیهیترین بدیهیّات است و آنچه که مانع شناخت خداوند است جهل نیست بلکه غفلت است و این غفلت نیز در اثر مشغول شدن به امور بیارزش و پست دنیا ایجاد میشود؛ پس خداوند برای هیچ کس دوتا ((دل)) قرار نداده است.
پس همین دل است که اگر اشتغال به دنیا پیدا کند موجب محبّت آن میگردد و تمام همّت و تلاش انسان به آن تعلّق میگیرد؛ پس همین امر تمام دل را به اشتغال خود در میآورد و دیگر جایی از این آینه دل صاف نمیماند تا جمال خداوند سبحان در آن منعکس شود و معرفت حاصل شود؛ پس همانا مسأله، مسأله دل است.
و اگر میخواهی درستی سخن ما را بیازمایی، مکان خلوتی را انتخاب کن که هیچ مشغول کنندهای از قبیل نور و صدا و اثاث منزل و غیره در آنجا نباشد، سپس طوری بنشین که مشغول به کاری نشوی و حواست پرت نگردد و چشمانت را بسته نگهداری، آنگاه صورتی را مثلاً صورت ((1)) را در خیال خود مجسم نمایی که کاملاً توجّهات به آن معطوف گردد و هشیار باشی که هیچ صورت خیالی وارد محوطه صورت ((1)) نشود؛ پس در این هنگام که ابتدای کار است درمییابی که صورتهای خیالی دیگر مزاحم تو شده و ذهن تو را میخواهند تاریک و مشوّش نمایند، صورتهایی که بسیاری از آنها قابل تشخیص و شناسایی از یکدیگر نیست، صورتهایی که از افکار روزانه و شبانه و مقاصد و خواستههای توست، حتّی این افکار چه بسا دربارة این باشد که یک ساعت بعد از بیداری در فلان جا خواهی بود یا با فلان شخص ملاقات خواهی کرد یا فلان عمل را انجام خواهی داد؛ این در حالی است که تو در خیال خود فقط به صورت ((1)) نظر داری و به آن توجه میکنی و این تشویش ذهن مدّتی با تو خواهد بود و تداوم خواهد داشت. پس اگر چند روزی به تخلیه و پاکسازی این خیالات مزاحم اقدام نمایی، بعد از مدّتی مشاهده میکنی که آن خیالات و خواطر روبه کاهش گذاشته و هر روز کم میشود و خیال نیز نورانی میگردد تا اینکه احساس میکنی هر چه به دل و ذهن تو خطور میکند، چنان روشن است که گویا آن را با چشم حّس خود مشاهده میکنی آنگاه این خواطر به طور تدریجی روز به روز کمتر میشود تا اینکه هیچ صورتی با صورت ((1)) باقی نمیماند. این مطلب را خوب تحویل بگیر! و از اینجاست که صحّت ادّعای ما را قبول میکنی که همانا سرگرم شدن به امور دنیوی عامل اصلی خود فراموشی و غفلت از ماورای ماده میگردد و همانا حرکت به سوی باطن، با روگرداندن از ظاهر و روآوردن به ماورای ماده، صورت میپذیرد، پس اگر خواستی مثلاً از همان طریق مذکور نفس خود را مشاهده نمایی، آن خواطر و موانع را که همان هواهای نفسانی و مقاصد دنیوی است، چند برابر خواهی یافت؛ پس طریق منحصر به فرد برای دستیابی به معرفت، تصفیه دل از دنیا و زرق و برق آن و هر حجابی که مانع دیدار خداوند سبحان میگردد، میباشد؛ پس تمام اسباب و دستوراتی که گفته شده از قبیل مراقبه، خلوت و غیره، فقط برای دستیابی به این حالت قلبی است، سپس توجّه کامل قلب تو به سوی خداوند سبحان و تشرّف به حضرتش ـ عزّاسمه ـ میباشد و این همان ذکر خدا و تشرّف به محضر حضرت حقّ است و آن آخرین کلید است و خداوند هدایتگر انسان است.» (طریق عرفان، ص109 تا 111)
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
مکان چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
چشم سوم ساختاری در کالبد اثیری ما میباشد. دانشمندان معتقدند که کالبد اثیری یک تودهی حاوی حدود (چهار ضربدر ده به توان بیست و یک) ذرهی اثیر است و دورهی حیات آن بهطور متوسط حدود (ده به توان بیست و دو) سال است. کالبد اثیری با اسامی دیگری همچون کالبد لطیف، کالبد ظریف، کالبد نورانی، کالبد شفاف، کالبد ستارهای، کالبد اختری، کالبد آسترال، همزاد، پریاسپیریت، روانپوش، بدن برزخی و بدن مثالی خوانده میشود. این کالبد در شکل ظاهری بسیار شبیه کالبد فیزیکی است. ولی نسبت به کالبد فیزیکی رقیقتر و لطیفتر میباشد. کالبد اثیری از جنس ماده نیست، بلکه از جنس و ماهیت خاصی به نام «اثیر» یا «اتر» میباشد. اثیر در لغت به معنی عالی، برگزیده و مکرم آمده است. در متافیزیک اثیر به معنی ماهیت لطیف و غیر مادی است که بوجود آورندهی کالبد اثیری میباشد. (گرمی تن را همی خواند اثیر)
ماده دارای سه حالت جامد، مایع و گاز است. در حالت جامد مولکولها به شکل بسیار فشرده ومنقبض در کنار هم قرار میگیرند. در حالت مایع فشردگی مولکولها کمتر میشود و در حالت گاز این فشردگی بسیار کاهش مییابد، بهطوری که گازها در یک فضا پراکنده میشوند و تمام آن فضا را در بر میگیرند. به بیان سادهتر میتوان گفت که اثیر، یک ماهیت فراتر از گاز میباشد. به عبارت دیگر اثیر رقیقتر و منبسطتر از گاز است، به همین دلیل اثیر تمام قسمتهای جهان اثیری را در بر گرفته است، همان طور که گازها تمام بخشهای کرهی زمین را دربر گرفتهاند و در همه جای آن نفوذ کردهاند. کالبد اثیری در حال حاضر با ما و در انطباق با کالبد فیزیکی ما قرار دارد، ولی افراد معمولی آن را احساس نمیکنند. کالبد اثیری همان تصویری است که در خواب از خودمان و یا دیگران میبینیم.
چشم سوم یک ساختار فیزیکی نیست و نباید در کالبد فیزیکی به دنبال آن باشیم، چرا که در این کالبد چیزی نخواهیم یافت. وقتی کالبد اثیری و کالبد فیزیکی بر هم منطبق میشوند، محل قرار گرفتن چشم سوم در کالبد اثیری منطبق بر وسط پیشانی در جسم فیزیکی میشود. البته برای رسیدن به محل دقیق چشم سوم باید از وسط پیشانی حدود پنج سانتیمتر به داخل و عمق پیشانی و به زیر مغز نفوذ کرد. چشم سوم ماورای مکان و زمان در اندیشه است.
پس چشم سوم، ساختاری است که وجود خارجی دارد، داستان و افسانه نیست، اما وجود آن فیزیکی و مادی نمیباشد، بلکه متافیزیکی و اثیری است. بعضی افراد به اشتباه فکر میکنند فقط چیزهای فیزیکی وجود خارجی دارند.
مر دلم را پنج حس دیگر است حس دل را هر دو عالم منظر است.
منابع:
انجمن متافیزیک راه میان بر نوشته: amin
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
عنصر و رنگ چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
در مباحث هاله شناسی هر یک از چاکراهای اصلی با یک عنصر خاص در ارتباط بوده، نوساناتی با فرکانسهای مشخص بروز میدهند، این فرکانسها بسته به نوع چاکرا، یکی از رنگهای اصلی طیف هفت رنگ را در ذهن ما یادآور میشود. چشم سوم توسط عنصر نور کنترل میشود و رنگ آن نیلی است. نور دارای دو وجه فیزیکی و متافیزیکی است. وجه فیزیکی نور همان نور خورشید، سایر ستارگان و نورهای مصنوعی مانند نور لامپ میباشد. وجه متافیزیکی نور، خود نیز دارای مراتب و درجات مختلفی است. میتوان گفت که نور در هر یک از بخشهای هفتگانه جهان دارای نمود و تجلی خاص آن بخش میباشد.
تأثیرات رنگ نیلی مانند رنگ آبی اما تا حدی شدیدتر است. رنگ نیلی غدهی پاراتیروئید را تحریک کرده، غدهی تیروئید را مهار میکند. در نتیجه با تأثیرات نور نیلی بر غدهی تیروئید و مهار آن، تولید هورمون تیروکسین نیز کاهش یافته و این خود باعث کاهش متابولیسم و در نهایت کاهش تولید انرژی در سلولهای بدن میشود.
رنگ نیلی در بهبود احتقان چشمها، گوشها، بینی، ریه و معده ارزشمند است. رنگ نیلی باعث کاهش خونریزی، التهاب، خشونت و تحریک پذیری میشود. همچنین برخی معتقدند این رنگ در کار جنگیری مفید و با ارزش است. نور سفید و نور نیلی در درمان جنزدگی بهکار می رود.
رنگ نیلی با غدهی هیپوفیز ارتباط دارد و بر سیستم عصبی تأثیر میگذارد. این رنگ باعث بازسازی سلولها و التیام کالبد اثیری میشود. رنگ نیلی یا بنفش در هنگام شب برای خواباندن بچهها مفید است و میتواند کابوسهای شبانه و سردرد را بهبود بخشد.
رنگ نیلی روشن اغلب در مداوای شب ادراری کمک کننده است. این رنگ همچنین میتواند در این موارد مفید واقع شود: بهبود درد، ضعف بینایی، عدم تمرکز، اسهال، مشکلات ذهنی، تحریک پذیری رودهها، خستگی روحی، رهایی از الگوهای منفی، تحریک تنفس، ذاتالریه، برونشیت، آسم، تشنج کودکان، وسواس، ناراحتیهای ذهنی و ...
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
مراقبهی چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
بهتر است این تمرین را زمانی انجام دهید که بتوانید به مدت 30 تا 60 دقیقه تنها باشید. یا اگر این تمرین را به صورت گروهی انجام میدهید، باید همه ساکت باشند. در مکان تمرین نباید منبعی از نور وجود داشته باشد. البته شما میتوانید یک شمع روشن در اتاق داشته باشید، به شرط آنکه در پشت سر شما قرار گیرد و مزاحم شما نباشد.
روی یک صندلی راحت بنشینید و در حالت آرامش قرار بگیرید. میتوانید در حین تمرین از موسیقی دلخواه خود استفاده کنید، البته موسیقی باید ملایم و آرام بخش باشد، مانند صدای فلوت یا اصوات طبیعت. اگر با استفاده از بخور ملایم احساس بهتری پیدا میکنید، این کار را انجام دهید.
با تمرکز بر دید چشم سوم خود، به تصویری نگاه کنید یا تصویری را در ذهن مجسم نمایید. (برای حالت اول یک تصویر مناسب، زیبا و رویایی انتخاب کنید) توجه خود را به سوی مرکز تصویر جاری کنید، در این حالت به آرامی از عدد 1تا 144 بشمارید. سپس چشمانتان را ببندید و دوباره تا 144 بشمارید. ممکن است با بستن چشمها، تصویری با رنگهای متضاد مشاهده کنید، همچنان توجه خود را روی مرکز پیشانی متمرکز کنید. حتی اگر هنوز چیزی نمیبینید، ناامید نشوید، شما با تمرکزِ توجه خود روی جایگاه چشمسوم، بدون مشاهده آن نیز میتوانید به نتیجه برسید. پس از اینکه تا 144 شمردید، چشمانتان را باز کنید و دوباره به تصویر نگاه کنید. درحالیکه دید شما بر مرکز تصویر متمرکز است، تا 144 بشمارید. سپس چشمانتان را ببندید و در حال نگریستن به نور درونی تا 144 بشمارید. در این هنگام است که میتوانید آنچه را که میخواهید طلب کنید.
اجازه ندهید که در حین تمرین هیچ چیز حواس شما را منحرف کند. ممکن است ببینید که تصویر حرکت میکند. بعدها خواهید فهمید که چشم سوم عملکردهای بسیار عجیب و اسرارآمیزی دارد. حتی ممکن است روزی بتوانید هوای بین خود و تصویر را ببینید. اما در هر شرایطی با تمرکز کامل به مراقبهی خود همراه با بسته و باز کردن چشمها ادامه دهید.
در پایان تمرین چشمانتان را ببندید و برای هر مدت که دوست دارید در سکوت و آرامش باقی بمانید. هرگز به چشمانتان فشار نیاورید. اگر هر زمان در حین تمرین در چشمانتان فشار یا خستگی احساس کردید تمرین را قطع کنید.
زمانی خواهد رسید که بتوانید بدون آنکه ابتدا به تصویر نگاه کنید، نور را در سر خود مشاهده کنید. به هر حال با کمک یا بدون کمک حس بینایی، شما خواهید توانست نتایج سودمندی کسب کنید. آنگاه که نور درون را میبینید، وقت آن رسیده است که آنچه را میخواهید طلب کنید. در این حالت خواستن، واقعاً توانستن است.
بعد از مدتی تمرین، شما خواهید توانست آنچنان آرامشی در خود ایجاد کنید، که کاملاً بر موضوع دیداری تمرکز داشته باشید و بتوانید جسم خود را در حالت خواب ترک کرده، از طریق چشم سوم به سفر بپردازید. کسانی که از حلقهی طلایی عبور میکنند و تونل مربوطه را پشت سر میگذارند وارد عالم اختری میشوند. اینکه از اینجا به کجا سفر کنید، به آگاهی شما بستگی دارد. زیرا این آگاهی شما است که هر چه در این سطح میبینید به وجود میآورد. بهتر است قبل از سفر مقصدی برای خود در نظر بگیرید. شما میتوانید به بخشهای مختلف عالم اختری سفر کنید و موجودات اختری را ملاقات نمایید. در این سفر حتی میتوانید از عالم اختری بگذرید و به عالم بعدی بروید.
با تمرین مداوم شما خواهید توانست وضوح و قدرت نور را افزایش دهید، تا اینکه هیچ چیز دیگری به جز نور نبینید. در این هنگام است که شما میتوانید به این نور بپیوندید و با آن یکی شوید. این نور یک توهم نیست، بلکه پاسخی است که از سوی دیگر به شما داده میشود. این پاسخ در زندگی روزانه شما به تدریج به صورت سلامت بیشتر، روشنی اندیشه و شادمانی نمایان میشود.
در تمرینهای اول انتظار زیادی نداشته باشید. این تکنیک به تمرین زیاد نیاز دارد، اما انجام یک بار در روز برای حدود یک ماه حتماً نتایج خوبی خواهد داشت.
بهترین زمانها برای انجام مراقبهی چشم سوم، ساعت شش صبح، دوازده ظهر، شش عصر و دوازده نیمهشب است. در این ساعتها نوسانهای مغناطیسی مفید در اطراف زمین جریان دارد. البته همهی افراد نمیتوانند در این ساعتها به مراقبه بپردازند. اما زمانی که تعداد زیادی از مردم بهطور همزمان و گروهی به مراقبه میپردازند، میتوان نیروی عظیمی از مراقبه کسب کرد. از آنجا که شما هنگام مراقبه مرزهای زمان و مکان را پشت سر میگذارید، هیچ فاصلهای بین شما و کسانی که در سایر نقاط کره زمین به مراقبه میپردازند، وجود ندارد. ما به سادگی میتوانیم در تمام دنیا مراقبهی گروهی انجام دهیم.
یکی از جالبترین واقعیتها دربارهی چشم سوم این است که وقتی نور در چشم سوم دیده میشود، میتوان آن را به درون بدن انتقال داد. این جریان میتواند به خواست شما، به قسمتهای مختلف بدنتان جریان پیدا کند. به سادگی از ارادهی خود استفاده کنید و قسمتی از بدنتان را که میخواهید این نور در آن جریان یابد، مجسم کنید؛ جریان نور از ارادهی شما پیروی خواهد کرد و برابر تجسم شما به حرکت در خواهد آمد. ابتدا جریان را به قلب بفرستید، تا احساس دلپذیری پیدا کنید. به این احساس اجازه دهید که رشد کند و تمام بدن شما را به نوسان در آورد و همه جای آن را فراگیرد. این پدیده فرآیند شفابخشی و نیرودادن است.
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.