دانشمندان معتقدند که چشم سوم مانند یک لوبیا است که در بین دو ابرو قرار گرفته و کار آن دریافت سیگنالهای انرژیکی است.
حالا من این غدده را از نزدیک ندیده ام ولی هر شکلی که باشد کارش تقریبا درست است.
چشم سوم در بین ۲ ابرو قرار گرفته و کار آن دریافت سیگنالهای انرژی و حتی ارسال آنها نیز هست. شما با استفاده از این چشم میتوانید امواج انرژی که در محیط هست را احساس کنید این امواج را از طریق مغز یا روح تجزیه و تحلیل کنید و در نهایت پیام مربوطه را به تصویر بکشید این پیام میتواند یک تصویر، یک حس و یا هر چیز ماورایی باشد. معمول استفاده من از این چشم ارسال حس آرامش به افراد و دریافت تصاویر انرژیکی اجسام و اشخاص است. یعنی با استفاده از این چشم من میتوانم هاله افراد موجودات فرا مادی و یا دردها و هر چیز غیر مادی و انرژیکی را با استفاده از این چشم مشاهده کنم.
تست تعیین میزان فعالیت چشم سوم
ابتدا شما بزرگترین انگشت خود را که همان انگشت وسط است را از فاصله ای حدود ۲۰ سانتیمتر به بین ۲ ابرو نزدیک کنید. شما باید احساسی خاص مانند غلغلک یا حتی درد در آن ناحیه احساس کنید. اگر هیچ احساسی نداشتید با انگشت سبابه این عمل را انجام دهید و اگر هم باز هیچ احساسی نداشتید با انگشت کوچک عمل را تکرار کنید و اگر باز هم احساس نداشتید با وسیله نوک تیز مثل نوک خودکار این عمل را انجام دهید.
هر چقدر که جسمی که به این چشم نزدیکتر شود نوک پهنتر داشته باشد و هر چه فاصله آن از پیشانی بیشتر باشد نشان دهنده باز بودن این چشم دارد برای مثال اگر شما نوک خودکار را از فاصله ۱ سانتیمتری احساس میکنید چشم شما بسیار ضعیف است و اگر انگشت وسط خود را از فاصله ۱۰ سانتیمتری احساس کنید وضعیت چشم سوم شما مناسب است.
توصیعه میشود این عمل را به مدت زیاد تکرار نکنید. چون ممکن است دچار سر درد شوید.
راههای فعال کردن چشم سوم
شما هر شب یا هر وقتی که بیکار بودید میتوانید این ناحیه را ماساژ دهید و یا حتی آنرا به آرامی بخارانید. شما میتوانید از اجسام بهم ریخته که شکل خاصی روی آنها نقش نبسته است بدنبال تصویر خاصی بگردید مانند اشکالی که روی سنگهای مرمر تشکیل میشوند من سعی میکنم چند تصویر برای مثال روی سایت قرار دهم. و شما اشکال مورد نظر را جستجو کنید. اگر بعد از مدتی توانستید این تصاویر را حرکت دهید که بسیار عالیست برای مثال شما فردی را در تصویر پیدا مینکید حالا خوب دقت کنید ممکن است این فرد به شما بخندد و یا اخم کند یا به سمت شما برگردد و شما را نگاه کند و رویش را از شما برگرداند.
منابع:
http://whatiswizard.persianblog.com
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
چشم سوم یا تیسراتیل
چشم سوم یا چشم معرفت بین شاهراه حیاتی عبور به جهانهای ماوراء است و یکی از ابزارهای فیزیکی انسان است که به مدد جسم فیزیکی خود می تواند سرآغاز ارتباط او با جهانهای معنوی باشد.
((اگر شما مایل به آموختن سفر روح هستید، فردی استثنایی می باشید و اگر از آموختن چیز جدیدی نمی ترسید و مایل هستید همه چیز را شخصا" تجربه کنید پس از دسته شاگردانی هستید که اساتید درونی مایل هستند سفر روح را به شما آموزش دهند.
جایگاه روح هر کجا که باشد در ابتدا باید توجه خود را به یک نقطه متمرکز کنید. یکی از روشهای تجمع تمرکز شما این است که چشمان خود بسته و نفس عمیقی بکشید تا ذهن و جسم شما کاملا" آرامش یابند.سپس توجه خود را در مرکز پیشانی و درست بالای ابروان خود قرار دهید . به این محل که چشم سوم یا تیسراتیل TISRATIL اطلاق میشود نگاه کنید و بگویید چه می بینید؟))
(از تعالیم اک-جووان کلمب)
نوشتار زیر با استفاده از کتاب «بمیرید تا زنده بمانید» اثر «ماهاراج چاران سینگ» انتخاب شده است تا جویندگان راه نور و صوت الهی بتوانند با استفاده از این ابزار فیزیکی به جهانهای متافیزیکی سفر کنند.
این نوشتار به صورت سوال و جوابهای ساده و محاوره ای ما بین جویندگان و استاد بوده است که ما عینا" آن را برای استفاده شاگردان ست سنگ تنظیم نموده ایم.
سوال یک – استاد ممکن است به سادگی شرح دهید که ما چگونه مراقبه کنیم؟
جواب یک- شما باید چشمانتان را ببندید بطوریکه توجه شما به بیرون نرود. هنگامیکه چشمان خود را می بیندید ، شما بطور طبیعی همانجایی هستید که باید باشید و شما چشمان خود را می بندید و در مرکز چشم سوم خود قرار می گیرید. سپس توجه خود را در آنجا نگه دارید و سعی کنید سمیران(تکرار اسامی مقدس الهی ) انجام دهید. هدف این است که توجه شما به بیرون نرود و درست در مرکز چشمان معنوی ،جایگاه روح شما باشد.
سوال دوم- استاد ما شنیده ایم هنگامیکه بشکل جنین در رحم مادر مان قرار گرفته ایم چشم شوم ما باز است و بعدها وقتی که واصل میشویم از موقعیت و مراتب آن آگاه میشویم .آیا این واقعیت دارد با اینکه مرکز چشم سوم ما پیش از واصل شدن باز نمیباشد؟
جواب دوم- نتیجه باز شدن چشم سوم، دیدن تصاویر و کسب تجربیات معنوی است. وقتی که مابین رنگها ، نورها و رویاهایی را درون خود می بینیم در واقع از طریق چشم سوم است که اینگونه تجربیات را داریم. لازم است در اینجا این تذکر داده شود که ما عادت داریم با چشمان فیزیکی خود نگاه کنیم در نتیجه این سوال پیش می آید که آیا ما هنگام تجربه کردن نگاه می کنیم؟ با روشهای مختلفی می توان این سوال را پاسخ داد و ساده ترین شکل آن این است که وقتی شما وارد منزل می شوید حتما" باید دری وجود داشته باشد تا با استفاده از آن بتوانید وارد شوید.پس چشم سوم در واقع دریچه ورود ما به جهانهای ماوراء فیزیکی می باشد.
سوال سوم- استاد محل چشم سوم واقعا کجاست؟
جواب سوم – هنگامیکه ما چشمان خود را می بندیم در منطقه تاریکی قرار می گیریم که در پیشانی و مابین ابروان قرار گرفته است.
سوال چهارم-استاد هنگامی که مراقبه می کنیم چشمهایمان بطور طبیعی در مرکز چشم سوم قرار میگیرد؟
جواب چهارم-بله درست است اما شما نباید به دنبال نقطه مشخصی باشید. فقط چشمان خود را ببندید و فراموش کنید در حال مراقبه می باشید در نتیجه هنگامیکه چشمان خود را می بیندید بطور طبیعی در مرکر چشم سوم خود قرار می گیرید بنابراین چشمان خود را بسته و در تاریکی قرار بگیرید و هنگام قرار گرفتن در آن تاریکی سمیران انجام دهید . این آن نکته ایست که شما باید به آن برسید و بدانید بطور طبیعی شما در همانجایی هستید که چشمان خود را می بندید.
سوال پنجم- پس هنگام مراقبه شخص نباید سعی کند که دقیقا" در مرکز چشم سوم خود باشد بلکه باید در یک تاریکی نگاه کند و اجازه دهد که احساس بودن در آنجا بطور طبیعی رخ دهد.
جواب پنجم- بله درست است وقتی که شما چشمان خود را می بندید بطور طبیعی در مرکز چشم سوم قرار می گیرید زیرا آنجا جایگاه روح شماست .هنگامیکه چشمان خود را می بندید، در تاریکی درون پیشانی خود قرار می گیرید. در این هنگام سمیران انجام دهید و شما همچنین احساس حضور استاد را تجربه خواهید نمود.اگر قادر به تخیل تصویر استاد نیستید سعی کنید احساس بودن در آنجا و حضور استاد را بدست آورید و توجه خود را در تاریکی نگه دارید.
سوال ششم-استاد منظور شما از نگاه کردن به عمق تاریکی چیست؟
جواب ششم-شما وقتی که چشمهایتان را می بندید هیچ چیز دیگری نمی بینید مگر تاریکی . آنجا باشید و سمیران دهید و تمام آنچه که شما باید انجام دهید بودن در تاریکی و انجام دادن سمیران است.
سوال هفتم- استاد وقتی ما در تاریکی نگاه می کنیم و سمیران انجام می دهیم ایا مطمئن خواهیم بود که در مرکز چشم سوم خود قرار گرفته ایم؟
جواب هفتم- تا وقتی که توجه شما در تاریکی است شما در آنجا قرار دارید ولی وقتی شروع به فکر کردن در مورد مشکلات دنیوی می کنید . شما دیگر در آن نقطه نخواهید بود چه به تاریکی نگاه کنید و چه به چیز دیگر.
سوال هشتم- آیا هنگامی که در انزوا هستیم ، به سادگی می توانیم توجه خود را در چشم سوم نگه داریم؟
جواب هشتم-ذهن هیچگاه آرام نمی گیرد حتی وقتی که شما خودتان را در یک اطاق تاریک قفل کنید و از دنیای خارج کناره بگیرید بنابراین ذهن شما هرگز در آنجا نخواهید بود. ذهن دوست دارد بکارهای دنیوی مشغول باشد و چیزهای مختلفی را تصور کند.
سوال نهم- آیا این اشتباه است که چشمان فیزیکی خود را وادار به انجام عملی کنیم و یا اینکه بدنبال نقطه ای خاص باشیم؟
جواب نهم- چشمان فیزیکی شما ارتباطی به چشم سوم معنوی ما ندارد و تنها باید چشمان فیزیکی خود را بسته و آنها را فراموش کنید و نتیجه همین لحظه در مرکز چشم سوم خواهید بود. سپس سمیران انجام دهید و توجه خود را در این نقطه نگه دارید. وقتی قادر بودید توجه خود را در این قسمت نگه دارید، قادر به شنیدن صوت خواهید بود و صوت شما را به سمت بالا کشیده و شما در نور خواهید بود.
سوال دهم- استاد آیا هنگام مراقبه در چشم سوم ، روح ما جسم فیزیکی را ترک می کند؟
جواب دهم- خیر، همه چیز دورن شما رخ می دهد و تنها سطح آگاهی شما تا منطقه چشم سوم گسترش می یابد. جریان سطح آگاهی درای آغاز و پایانی نیست. آگاهی هیچ وقت بشکل فیزیکی از منطقه چشمان شما آغاز نمی شود و بشکل فیزیکی هم در سر شما به پایان نمی رسد. از هر کجا که سطح آگاهی شما شروع به حرکت کند از همان جا به سمت بالاتر می روید این مفهوم چشم سوم است.
سوال یازدهم- استاد گاهی اوقات ما هنگام مراقبه دچار احساسات و عواطف میشویم. می تواند توضیحی در این زمینه دهید.
جواب یازدهم- در زمان مرقبه ما احتیاج به یک نوع تمرین داریم تا موجب تمرکز توجه ما گردد، منظورم برای مثال همان عادتی است که ما هنگام سخن گفتن داریم. شما هم اکنون در حال گوش دادن به شخنان من هستید و من هم به سخنان شما گوش می دهم در حالیکه هیچکدام از ما متوجه تنفس خود نیستسم و اسن برای بدن ما عادتی طبیعی است به شکل طبیعی به آن فکر نمی کنیم. در نتیجه بروز احساسات و عواطف هنگام تمرکز مربوط به عدم عادت ما به متمرکز ماندن در زمان مراقبه است.
سوال دوازدهم- آیا مدت زمان خاصی وجود دارد تا ما به درجه صحیحی از تمرکز دست یابیم؟
جواب دوازدهم- نمی توان گفت مدت زمان خاصی وجود دارد زیرا ممکن است برای شما دو دقیقه طول بکشد تا جریان روح خود را به مرکز چشم سوم بکشانید و یا ممکن است زمان طولانی تر صرف شود. حتی در احساسات دنیوی هم چنین چیزی تجربه میشود، گاهی ذهن انسان بقدری مشغول است که حل کردن کوچکترین مشکلات ساعتها بطول می انجامد و گاهی هم آنقدر متمرکز است که در عرض یک ثانیه چندین مسئله را با هم حل می کند. در واقع آنچه که حائز اهمیت است ، وضعیت مراقبه می باشد و نه مدت زمان مراقبه.
سوال سیزدهم- آیا وقتی مراقبه می کنیم باید سعی کنیم بدرون خودمان برویم؟
جواب سیزدهم-اگر می خواهید در مورد آن فکر کنید پس نمی توانید تمرکز داشته باشید. شما باید در وضعیت مراقبه با ذهنی کاملا" آرام بنشینید و قطعا" در این لحظه خواستی درونتان وجود دارد که شما را در این وضعیت نشانده است . اگر خواستی برای سفر به درون ، در شما وجود نداشته باشد پس چرا در این وضعیت نشستهاید؟ شما نباید مشغول گفتگوی درونی باشید بطوریکه دائما" از خود بپرسید حالا من قرار است چه ببینم و چه اتفاقی رخ دهد و اینکه چرا هیچ تصویری نیامد.
سوال چهاردهم-تفاوت ما بین خواست و انتظار داشتن چیست؟ آیا ما نباید خواستی داشته باشیم تا یک تصویر درونی ببینیم؟
جواب چهاردهم-ما باید در ابتدا تمرکز داشته باشیم و وقتی که این اتفاق افتاد بقیه حوادث بطور طبیعی رخ میدهد یعنی تجربیات تصاویر ،نور و صوت الهی. چه شما خواستی داشته باشید تا آنرا ببینید و چه خواستی نداشته باشید این تجربیات بطور طبیعی رخ می دهند. اگر ما همیشه بخواهیم دچار هیجان شویم که الان نوری می بینم و یا رنگ و یا تصویری مشاهده می کنم در واقع به هیچ عنوان در حال مراقبه نیستیم.
سوال پانزدهم- پس آیا شما می گوئید که ما باید بدون اینکه توقعی داشته باشیم و همینطور بدون هیچ احساس و رفتار خاصی فقط به نیت مراقبه در جایی آرام بنشینیم؟
جواب پانزدهم- خیر شما باید همراه عشق، و ایثار ، و صداقت جهت مراقبه بنشینید.
سوال شانزدهم- چگونه ما میتوانیم بدون هیچ تصویر و احساس کششی ، جریان عشق و ایثار را هنگام مراقبه درون خود جاری سازیم؟
جواب شانزدهم- آنچه که من می خواهم توضیح دهم این است که ما عموما" باید با یک ذهن آرام جهت مراقبه بنشینیم. حضور هیجان در هنگام تجربه مانند مانعی برای دیدن است. پس بهتر است هیجان خود را کمتر کنیم.
سوال هفدهم – استاد من هنگامی که قصد می کنیم مراقبهام همراه با احساس عشق و ایثار باشد،توجه تمرکز خود را از دست می دهم. در این رابطه آیا راه حلی وجود دارد؟
جواب هفدهم- اینها موارد بسیار ظریفی می باشند که نمی توان مورد بحث و گفتگو قرار داد ولی می توانم برای شما مثال بسیار سادهای بزنم . هنگامیکه ما کارهای روزانه خود را انجام می دهیم، گاهی اوقات نسبت به کارهای خود احساس عاشقانه داریم و تمام روز را همراه با آن احساس طی می کنم و کاملا"متمرکز بر تمامی کارهای خود هستیم در نتیجه این عمل بدون دخالت ذهن ما در انجام کارهایمان رخ داده است. عشق و ایثار در مراقبه هم اینگونه است، یعنی عشق و ایثار با مراقبه در هم آمیخته است و احساسی بیرونی و منفک نمی باشد.
سوال هیجدهم – استاد آنگونه که شما تا بحال شرح داده اید ، ما نباید هنگام مراقبه توقع دیدن تصویر یا تجربه خاصی داشته باشیم و یا اینکه در گیر درست یا نادرست بودن روش تمرکز خود باشیم. پس ممکن است توضیح بدهید که چگونه می توانیم در مراقبه خود متمرکز باشیم؟
جواب هیجدهم- آنچه می توانم به شما بگویم این است که نباید با هیجان ناشی از اینکه قرار است چیزی ببینید یا بدست آورید در مراقبه بنشینید زیرا ذهن شما هیجان زده می شود و آرامش لازم را جهت عملکرد چشم سوم از دست می دهد. پس بایدآرام باشید و تمرکز توجه خود را حفظ کنید تا اگر قرار است اتفاقی رخ دهد شما مانعی برای آن نباشید. گاهی تصاویری را می بینید که به هیچ وجه انتظار آنرا نداشتهاید و گاهی قصد می کنید تصاویری ببینید ولی هیچ اتفاقی رخ نمی دهد زیرا در آن هنگام شما کاملا"اشغال هستید.پس اجازه دهید تا همه چیز سیر طبیعی خود را بدون هیجان انجام دهید.
سوال نوزدهم- استاد منظور از انجام مراقبه بطور جدی و با سخت کوشی چیست. چگونه می توان سخت کوش بود و یک مراقبه آرام و بدون اصرار داشت؟
جواب نوزدهم- منظور از کوشش این است که شما هر روز زمان مشخصی را برای انجام مراقبه تعیین کرده و با ذهنی آرام وقت مشخصی را صرف مراقبه نمایید.
سوال بیستم- استاد آیا ما می توانیم توسط خواندن کتاب یا انجام اعمال دیگر به تمرکز درونی دست پیدا کنیم؟
جواب بیستم- تمرکز ما درست در منطقه چشم سوم قرار گرفته است و به معنای فراتر بودن سطح آگاهی و گسترده شدن آن بسمت چشم سوم می باشد. بنابراین توسط اعمال دیگر به چنین تمرکزی نمی توان دست یافت.
سوال بیست و یکم –استاد من همیشه عادت دارم که از تسبیح استفاده کنم ، آیا میشود هنگام تسبیح انداختن در مرکزچشم سوم متمرکز بود؟
جواب بیست ویکم –البته شما می توانیدهنگام تسبیح انداختن متمرکز باشید ولی اگر توجه خود را بر این عمل نگه دارید،چگونه می توانید بر چشم سوم خود متمرکز باشید زیرا تمرکز شما بردانه های تسبیح می باشد.
سوال بیست و دوم- استاد آیا امکان دارد فردیکه جهت مراقبه بر چشم سوم خود می نشینیم نباید نسبت به گذشت زمان آگاه باشد؟
جواب بیست ودوم-در واقع آنچه که شما میگویید این است که وقتی ما جهت مراقبه بر چشم سوم خود می نشینیم نباید به گذشت زمان آگاه باشیم زیرا شما ممکن است همیشه در فکر این باشید که چه مدت است جهت مراقبه نشستهاید و وقتی ذهن شما به این مقولات فکر می کند در حال مراقبه نبوده و به مسائل دیگری می اندیشید.اگر شما باعشق ، ایثار و توجه کامل حتی به مدت بیست دقیقه بنشینید بسیار بهتر از این هست که 5 یا 6 ساعت را جهت مراقبه صرف کنید و در این زمان ذهن شما مشغول مسائل دنیوی باشد. سعی کنید وقت معینی را صرف مراقبه ای عاشقانه نمایید و بخصوص زمانیکه احساس می کنید باید این عمل را انجام دهید بهتر است زیرا شما را از هر آنچه در بیرون از شما می گذرد جدا میکند.
منابع: blog.360.yahoo.com/blog-W7IlxRAjerx72tI0JZ5esxYSN7gg?p=341
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده. |
یا حق.
تکنیکهای فعالسازی چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
فعال نمودن آجنا به علم، آگاهی و ظرفیت احتیاج دارد. بدیهی است که فعال شدن چشم سوم قبل از حصول این موارد، میتواند فاجعه ایجاد کند. برخی از جویندگان و طالبان به دنبال شیوههای فوری و آنی برای فعال سازی چشم سوم میباشند. اینان غافلاند که در صورت دستیابی به این شیوهها، بزرگترین ضررها و آسیبها را به خود وارد خواهند نمود.
انجام تمرینهای منظم و مستمر، زیر نظر مربی آگاه و ورزیده، میتواند آجنا را بیدار نماید. دقت نمایید انجام تمرین بدون داشتن و نظارت مربی عالم و عامل، تبعات و مشکلات فراوان به دنبال خواهد داشت.
با عنایت به موارد مذکور، در ادامه بحث به بعضی از تمرینهای مفید برای تحریک آجنا اشاره میگردد:
1 ـ شستوشوی حفرات و سینوسهای بینی که باید زیر نظر استاد و طبق اصول خاصی انجام گردد. این عمل باعث تحریک اعصاب اطراف آجنا میشود. سینوسها و سلامت آنها با عملکرد چشم سوم ارتباط دارد.
2 ـ تنفس سایشی که باید در حضور استاد انجام شود. در این حالت انتهای گلو و کام نرم توسط هوای دم و بازدم به ارتعاش درمیآید و این خود باعث ارتعاش غدهی صنوبری و غدهی هیپوفیز میگردد. در تنفس سایشی با تنگ کردن مجرای حلق، دم و بازدم انجام میشود، بهطوری که هوا به سختی وارد و خارج شده و ضمن ایجاد صدا، دیوارهی حلق را به ارتعاش درمیآورد. این حالت مانند خرخر کردن در خواب میباشد و در افرادی که خوابشان سنگین است دیده میشود. در تنفس سایشی دم از طریق بینی و بازدم از راه دهان انجام میشود. این تمرین بسیار حساس و خطرناک است.
3 ـ ماساژ دادن و ضربه زدن به پیشانی در حالت آرامش و خلسه باعث تحریک چشم سوم میشود. این کار باید با توجه و تمرکز کامل صورت گیرد. با عنایت به ارتباط کالبد فیزیکی با کالبد اثیری، اثرات ماساژ و ضربه بر پیشانی به چشم سوم منتقل میشود. این تمرین ابتدا به صورت فیزیکی و سپس به شکل ذهنی انجام میشود.
4 ـ حرکت کره چشم به سمت بالا، پایین، چپ و راست به صورت فیزیکی و ذهنی بر تحریک آجنا مؤثر است. این تمرین نیز در حالت آرامش و خلسه با تمرکز و آگاهی کامل انجام میشود.
5 ـ بالا کشیدن پلکها، ابروها و پوست پیشانی به صورت فیزیکی و ذهنی، در حالت آرامش و خلسه، با توجه و تمرکز نیز تمرین دیگر میباشد.
6 ـ برداشتن پردهی خیالی از جلوی چشمان در حالت مراقبه که به صورت تجسم در ذهن صورت میگیرد، هم بر فعال سازی آجنا مؤثر است.
7 ـ تجسم یک نقطه بر پیشانی، تبدیل آن به یک دایرهی کوچک و سپس بزرگ نمودن این دایره تا زمانی که تبدیل به یک دایره با قطر حدود بیست سانتیمتر شود، هم به عنوان یک تمرین توصیه میگردد. این تمرین نیز در حالت آرامش و خلسه انجام میشود.
8 ـ پالایش بیرونی و درونی هم برای تحریک آجنا لازم و ضروری است. پالایش بیرونی به معنای حذف وسایل و چیزهای زاید و اضافی از محیط کار و سکونت میباشد. پالایش درونی نیز به معنای حذف افکار زاید و اضافی از مغز و ذهن است.
9 ـ ذکر گفتن به خصوص در حالتهای خاص، برای مثال ذکر گفتن در حال سجده و یا ذکر گفتن در حال مراقبه بسیار مفید و مؤثر است. آرام بودن جسم و ذهن، تمرکز داشتن بر آجنا و انتخاب ذکر مناسب از جمله عوامل مهم در این شیوه است. لاالهالاالله یکی از بهترین ذکرها برای این کار میباشد و در منابع دینی نیز توصیه شده است.
10 ـ سجده با آگاهی کامل به آداب ظاهری و باطنی آن و رعایت این آداب، بر فعال شدن چشم دل اثرات بسیار خوبی دارد. در سجده میتوان همان ذکر معروف سجدهی نماز و یا ذکر یونسیه (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) را تکرار نمود.
11 ـ گریه کردن به خصوص به بهانهها و نیّات معنوی بر چشم سوم اثرات بسیار عالی میگذارد. میتوان ذکر، سجده و گریه را با هم توأم نمود. این ترکیب یکی از بهترین و قویترین تمرینهای مؤثر بر چشم سوم میباشد.
12 ـ تجسم آسمان در شب در حالت مراقبه و یا مراقبهی دیداری بر آسمان و قرص کامل ماه در شب نیز از جمله تمرینهای مفید است. همچنین تجسم چاکرای شمارهی شش به صورت ایدهآل و مراقبه بر آن نیز مؤثر میباشد. در این حالت باید فرم، اندازه، رنگ و چرخش این چاکرا به صورت طبیعی و ایدهآل تجسم گردد.
13 ـ تجسم نهری از نور طلایی که از ناحیهی پسین لگن به سمت نخاع و مغز میآید و نهری از نور صورتی که از ناحیهی پیشین لگن به سمت نخاع و مغز در حرکت است، بهطوری که این دو نهر در بالا به همدیگر رسیده، به صورت قوس یکدیگر را قطع میکنند. این تمرین نیز باید در حالت مراقبه انجام شود.
14 ـ صرف مراقبه بر چشم سوم نیز مفید است. در این حالت سطح آگاهی تا منطقهی چشم سوم گسترش مییابد. برای این منظور پس از آرام نمودن جسم و ذهن، چشمها را بسته، در این حالت بهطور طبیعی در مرکز چشم سوم قرار میگیرید، به شرط آنکه توجهتان فقط بر تاریکی پشت چشمها باشد.
15 ـ برای فعال سازی آجنا میتوان طالب را به حالت خلسه فروبرد و پیشانی بر پیشانی او گذاشت. (چشم سوم استاد بر روی چشم سوم سوژه قرار میگیرد)، در این حالت با ارسال مستقیم انرژی از آجنای خود به آجنای سوژه، به فعال سازی چشم سوم کمک میشود. برای این تکنیک سوژه روی تخت یا روی زمین در جهت شمال ـ جنوب دراز کشیده و استاد به گونهای بالای سر وی مینشیند، که به راحتی بتواند پیشانی بر پیشانی او بگذارد. در این تمرین لازم است استاد و معرفتجو هر دو مرد و یا هر دو زن باشند. این تمرین ابداع نویسنده این کتاب میباشد.
بدیهی است موارد مذکور فقط لیستی از تمرینهای چشم سوم میباشد، و هر یک از موارد فوق برای اجرا به دستورالعمل خاص اجرایی احتیاج دارد. «باربارا برنن» در کتاب معروف خود (هاله درمانی با دستان شفابخش) نیز تمرینهایی برای این منظور ارائه کرده است. «لوبسانگ» رامپا در کتاب چشم سوم از شیوههای فیزیکی خشن برای باز کردن چشم سوم که برای وی اتفاق افتاده است، یاد میکند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر ارزشمند نمونه میفرمایند: «ایمان و عمل صالح چشم دل را بینا میکند.» (تفسیر نمونه، ج20، ص141). علامه طباطبایی ـ مفسر کبیر قرآن ـ نیز معتقد است که: «آن مانعی که میان مردم و خدا حائل شده همانا تیرگی گناهان است که مرتکب شدهاند و این تیرگیها است که دیده دلهای ایشان را پوشانده و نمیگذارد که به مشاهده پروردگار خود تشرف یابند، پس معلوم میشود که اگر گناهان نباشد جانها خدا را میبیند نه چشمها.» (ترجمه المیزان، ج8 ، ص308)
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انمجن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
فعال سازی چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
اکثر کسانی که روی چشم سوم کار میکنند و آن را فعال مینمایند، دید تازهای نسبت به زندگی پیدا میکنند. کسانی که با این چاکرا هماهنگ شده باشند، بر خود تسلط پیدا میکنند و منشاء انرژی معنوی، شهود، خرد، ادراک و زیرکی قابل توجهی خواهند شد.
به خاطر بسپارید که فعال سازی چشم سوم، یک شبه محقق نمیشود، بلکه این روند به سالها وقت، صبر، حوصله و همت فراوان احتیاج دارد. گاهی اوقات باز شدن کامل آجنا ممکن است تا چهل سال طول بکشد. فعال شدن چشم سوم یک روند تدریجی است. چشم سوم بسته مانند یک سد میماند که باید ابتدا در آن یک روزنهی کوچک ایجاد کرد، سپس این روزنه را به یک سوراخ تبدیل نمود، بعد از آن این سوراخ را بزرگ کرد، آنگاه با توسعه سوراخ یک سوراخ قطور به وجود آورد و در نهایت این سوراخ عظیم در این سد میتواند به تخریب کامل سد منتهی گردد.
بدیهی است ترک محرمات و مکروهات و عمل نمودن به واجبات و مستحبات، بهترین و مطمئنترین اثرات مثبت را بر چشم دل اعمال کرده، موجب تحریک و فعال نمودن آن میشود ، مشروط برآنکه به ظاهر و باطن اعمال مذکور توجه گردد.
چشم سوم در بدو تولد در نوزادان باز و فعال است ولی به تدریج بسته و غیر فعال میشود. ظاهراً روند بسته شدن آجنا همزمان با بسته شدن ملاج سر اتفاق میافتد. البته این بسته شدن به صورت کامل و مطلق نمیباشد. علت اصلی این انسداد تعلّقات دنیایی میباشد، که در کودکان به گونهای و در بزرگسالان به گونهای دیگر جلوه میکند. در عدهی کمی از کودکان، چشم سوم، همچنان تا سنین بالا باز میماند.
خانمها به نسبت آقایان به مسایل معنوی و امور ماورایی علاقهی بیشتری نشان میدهند. همچنین فعالیت چشم سوم بهطور کلی در خانمها بیشتر از آقایان میباشد. خانمهایی که تمرینهای فعال سازی آجنا را انجام میدهند، خیلی سریعتر از آقایانی که همان تمرینها را انجام میدهند، به نتیجه میرسند. این پدیده طی سالهای زیاد تدریس نویسنده این کتاب در کلاسهای تئوری و عملی نیز تجربه شده است. به نظر میرسد که چشم سوم در بیشتر زنان هنگام زایمان طبیعی به صورت موقت باز میشود.
در روند فعال سازی چشم سوم ممکن است در تماس با آگاهی ذهن، نور جلوهگر شود. این نور ابتدا به صورت دایرهای و گاهی مانند شعله شمع دیده میشود. ظهور این نور در چاکرای آجنا، نشانهی پیشرفت یک رهرو در مسیر اوست. مردم اغلب احساس نور در چاکرای آجنا را با عبارات مختلفی تعبیر میکنند. نور اصلی و واقعی در مرحلهی سامادهی رؤیت میشود. سامادهی بالاترین مرحلهی روحی است، در این مرتبه هیچ آغاز یا پایانی وجود ندارد و آنچه هست، حقیقت، آگاهی و سعادت بیپایان میباشد. نورِ آجنا، تجربهای است که آغاز حیات معنوی را نشان میدهد، اما نور سامادهی تجربهای بیبازگشت میباشد. هنگامی که نور آجنا پدیدار میگردد، توصیه میشود که به تمرینهای مراقبهای پرداخته، آگاهی روی چشم سوم متمرکز گردد، تا اینکه آگاهی با نور آمیخته شود.
وقتی نور آجنا بیدار میشود، درخششی فزآینده پیدا میکند، تا حدی که درخششی برابر با هزاران خورشید مییابد. نور سفید چاکرای آجنا بینهایت قدرتمند است. انسان میتواند با قدرت اراده، آگاهی خود را به جاهای دور بفرستد و اطلاعاتی کسب کند. به واسطهی همین نور الهی است که جویندگان معنویت نسبت به خدای خود بصیرت پیدا میکنند. صادق آل محمد علیهالسلام میفرمایند: «نور را جستم، آن را در گریه و سجده یافتم.»
نورِ نورِ چشم، خود نورِ دل است نور چشم از نور دلها، حاصل است
باز نورِ نور دل، نور خداست کو زرنگ و عقل و حس، پاک و جداست
«در کتاب ـ اثبات الوصیه مسعودی ـ خطبهای از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده که قسمتی از آن، این است: ای خداوندی که سبحان و پاکی، کدام چشم توانایی مشاهده روشنائی نورت را دارد و صعود به سوی نور تابناک قدرتت را مییابد و کدام فهم و درک را چه امکانی است جز چشمانی که تو خود از آنها پردهبرداری فرمودهای و حجابهای کوری را از آنها برگرفتهای؛ پس ارواح آنها در حال صعود به اطراف بالهای آن ارواح هستند؛ پس آنها تو را در ارکان وجودت میخوانند و در انوار عظمتت فرورفتهاند و از این عالم خاکی بالا آمده و به کبریای تو نگریستهاند...» (طریق عرفان، ص135)
گر نکشم به چشم تو، نور زکحل خویشتن
چشم تو درک کی کند، حضرت کبریای من
با بیدار کردن چاکرای آجنا، میتوان شکل واقعی کالبد اختری را درک کرد. با مراقبه روی چشم سوم میتوان قدرت بهدست آوردن همهی خواستهها را کسب نمود، چون فرمانی که از آجنا صادر شود، باید به اجرا درآید، به همین دلیل است که این چاکرا را آجنا به معنی «دستور» نامیدهاند.
نوری که ضمن مراقبه از چاکرای آجنا ساطع میشود، از نیروی ذهن منشاء میگیرد و از طریق آجنا متمرکز میشود. خواستههای ذهن از طریق آجنا عمل میکنند، بنابراین کسانی که با بیدار کردن آجنا، این گذرگاه را گشودهاند، انسانهای بزرگی هستند که میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند. آجنا مجرای قدرت اراده انسان است. از این مجرا میتوان دعای خیر خود را نثار بشریت کرد و پیامهایی برای اهداف خیرخواهانه و برقراری صلح در جهان فرستاد. پس آجنای فعال مجرایی برای عملکرد اراده در جهان میسازد، این قدرت میتواند به دو گونه سازنده یا مخرب به کار گرفته شود. فرم مخرب آن همان جادوی سیاه است، که افراد شیطانی از آن استفاده میکنند.
با آرامش و تحمل سختیها، با قدرت ریاضت و با کار سخت میتوان چشم سوم را بیدار کرد و سطوح و ابعاد جدیدی از آگاهی را در برابر خود گشود. توجه نمایید که ریاضات به دو نوع شرعی و باطله تقسیم میشوند. ریاضات شرعی آنهایی است که با فرهنگ اسلامی سازگار بوده و عرفای شیعی نیز بدان عمل مینمودهاند. ریاضات باطله با احکام شریعت تضاد داشته و از طرف بزرگان دینی مردود شمرده شدهاند.
یگانه فیلسوف عصر، عارف بالله، علامه، آیت الله سید محمد حسین طباطبایی در کتاب «رساله الولایه» ـ که به تعبیر آیت الله جوادی آملی بهترین اثر علامه است ـ دست برداشتن از ریاضتهای شرعی و روی آوردن به ریاضتهای سختِ غیرشرعی را یک نوع فرار از سختتر به آسانتر میدانند. از نظر ایشان تبعیّت و فرمانبرداری از شرع، نفس کُشی دایمی و تدریجی است و مادام که نفس موجود باشد، ریاضتهای شرعی نیز باید انجام گیرد. اما ریاضتهای سختِ غیرشرعی، قتل دفعی و غیر تدریجی نفس به شمار میآید و برای همین این ریاضتهای سختِِ غیرشرعی در اصل آسانتر و کمایثارتر است. (طریق عرفان، ص80)
تا چشم بر ندوزی از آنچه در جهان است
در چشم دل نیاید چیزی که مغز جان است
هنگامی که دستهایتان را در برابر چشمهایتان نگه میدارید یا به سادگی چشمهایتان را میبندید و از ناحیه اطراف مرکز پیشانی آگاه میشوید، جرقههایی از نور مانند چشمک زدن ستارگان میبینید، یا شاید نوری سفید و ضرباندار یا حلقهای از نور رنگین ببینید. همان طور که در حالت خواب، رؤیا میبینید در حالت مراقبه نیز میتوانید به چنین بصیرتی دست پیدا کنید.
گاهی شگفت انگیزترین اشعار، ناگهان در ذهن جاری میشود یا وقتی که روی مسئلهای بهطور مداوم کار میکنید تا کاملاً خسته میشوید و عقب نشینی میکنید، در یک چشم برهم زدن راه حل مانند جرقهای خورشیدسان در ذهن شما پدیدار میشود. همهی این پدیدهها مربوط به فعالیت نامحسوس ذهن در سطح ناخودآگاه است. ارتباط بین ضمیر آگاه و این گونه پدیدهها از طریق آجنا برقرار میشود.
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
عوامل اثرگذار بر چشم سوم - 1 - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
عوامل زیادی از جنس طبیعی و یا فوقطبیعی میتوانند بر چشم سوم اثر بگذارند. این اثرات میتوانند مثبت یا منفی، دایم یا موقت، مطلق یا نسبی و کمّی یا کیفی باشند. مهمترین عوامل اثر گذار بر چشم سوم عبارتند از: سن، جنسیت، سلامت و بیماریِ جسم، روان و روح، علم، ایمان، گناه و معصیت، عوامل محیطی مانند رنگ، نور، صوت و درجه حرارت، کار و شغل، موسیقی، دوست و همنشین، ارتباطاتِ فیزیکی، عاطفی و ذهنی، تنفس، ورزش، دودِ ماشین، کارخانجات، سیگار و مواد مخدر، مشروبات الکلی، آب شرب، خوراکی و میوهها، افکار، اعمال و گفتار انسان، خواب و استراحت، سنگها و بلورها، جواهرات، فلزات، عطرها، روغنها، استاد، مربی و معلم، ستارگان و سیارهها، زمین و ماه، امور فردی، اخلاقیات، تحریکات ذهنی و عاطفی، امور هنری، تلقینات و ...
عوامل اثرگذار مثبت:
برخی عوامل بر چشم سوم اثرات مثبت داشته، باعث فعالسازی آن میشوند و یا باعث ایجاد تعادل در آن میگردند. برخی عوامل دیگر نیز بسته به شرایط و یا نحوهی استفاده میتوانند اثرات مثبت بر آجنا اعمال کنند.
موسیقی میتواند تیغ دو لبه باشد و بر هاله و چاکراها تأثیرات مثبت و یا منفی بگذارد. موسیقیهای آرام، موسیقیهای سنتی و در کُل موسیقیهایی که با ریتم کیهان در هماهنگیاند، بر چاکراها و چشم سوم تأثیر مثبت میگذارند. آنچه نویسنده این کتاب به کرات آزمایش و تجربه کرده است، تأثیرات مثبت موسیقیهای سنتی استاد علیرضا افتخاری، خوانندهی اهل دل میباشد. برخی از آثار بتهوون و یانی نیز این تأثیرات را دارد. «ریچارد وبستر» در کتاب «هاله نورانی» به برخی از موسیقیهایی که این اثر را دارند، اشاره میکند. نُت موسیقی «لا» نیز باعث تحریک آجنا میشود.
بلورها میتوانند سبب برقراری تعادل در چاکراها شوند. بلورها قدرت زیادی برای جذب و انتقال سریع انرژیهای مثبت و منفی دارند، همچنین در جذب و انتقال سریع احساسات نیز نقش دارند. پس هنگام استفاده از بلور باید دقت نمایید، که در محیطهای دارای انرژی منفی و در کنار اشخاص با انرژی منفی قرار نگیرد، چون بلورها سریعاً انرژی منفی آنها را جذب کرده، به شما منتقل میکنند. در صورتی که از بلور برای برقراری تعادل در چاکراها استفاده میکنید، باید در زیر لباس و در تماس مستقیم با پوست بدن قرار گیرند.
رنگ بلور عامل مهمی برای انتخاب آن با توجه به چاکرای مورد نظر میباشد. در این راستا بهتر است رنگ بلور با رنگ چاکرا متناسب باشد. «بلور شفاف کوارتز» معروف به «دُرّ کوهی» برای تمام چاکراها مفید است. برای چشم سوم علاوه بر کوارتز میتوان از سنگهای لاجورد، یاقوت آبی، یاقوت ارغوانی، یاقوت کبود، چشم شاهین، سنگ ماه و یشم استفاده نمود. همچنین بلور فلوریت، سودالیت، سلینیت، آزوریت، سوگولیت و پریدوت از جمله بلورهای مفید برای چشم سوم میباشند.
آجنا با ستارهی زهره در ارتباط است، همچنین با فلز مس تحریک میشود. مس با متعادل کردن انرژیهای چشم سوم، آرامش خاصی را در انسان ایجاد میکند.
استفاده از عطر در اسلام بسیار توصیه شده است. در سیرهی عملی پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام نیز دیده میشود، که به عطر علاقهی فراوان داشتهاند و از آن استفاده مینمودند. مولای مؤمنان و عابدان و زاهدان و عارفان حضرت علی علیهالسلام از بوی خوش با نام افسون یاد فرمودهاند. همچنین نبی مکرم اسلام ـ که سلام و صلوات بر او و خاندانش باد ـ بوی خوش را تقویت کنندهی قلب میدانند. صادق آل محمد علیهالسلام میفرمایند که: «رسول خدا برای عطر بیشتر از غذا خرج می کرد.» (ترجمه میزان الحکمه، ح11317، 11322 و 11321)
شیخ جلیل القدر، عارف بالله، حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (قدس سره) در کتاب ارزشمند «اسرار الصلوه» میفرمایند: «... فضیلتی که برای بوی خوش بیان شده بهخاطر شرافت عقل است زیرا عطر مغر را تقویت میکند و آن را از فساد حفظ مینماید...» (ص 111). در بین مواد معطر، عود تأثیر مثبت بر آجنا دارد. سایر ترکیبات مفید برای فعال سازی آجنا شامل ریحان، چوب سدر، کافور و اُکالیپتوس میباشد.
در بین مواد غذایی نیز، خوراکیهایی به رنگ نیلی مانند انگور سیاه، آلوسیاه و شاه توت مفید است. همچنین مصرف آبی که به مدت چهار ساعت در لیوان نیلی رنگ در معرض آفتاب بوده و یا مصرف آبی که به مدت چهار ساعت از پشت شیشه نیلی رنگ نور آفتاب به آن تابیده، مفید و مؤثر است.
کم خوردن و نخوردن، کم خوابیدن و نخوابیدن، کم حرفزدن و سکوت و خلوت و تنهایی نیز اثرات بسیار خوبی بر تحریک و فعال سازی آجنا دارند، مشروط بر اینکه این عوامل را به خوبی شناخته و زیر نظر استاد عمل شود. مشروح موارد مذکور در فصل «متافیزیک و پرورش نیروهای درون» از کتاب «رخنه در اسرار متافیزیک» آمده است. این عبارت زیبا را بهخاطر بسپارید: بخورید تا زنده بمانید نه زنده بمانید تا بخورید.
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
تعادل و عدم تعادل چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
اشخاصی که چشم سوم فعال، باز، متعادل و هماهنگ داشته باشند، از تمامی «عملکردها، فعالیتها و وظایف» چشم سوم که در بحثهای قبلی ذکر شد بهرهمند خواهند گردید. این اشخاص همچنین دارای تجسم خلاق و قوهی تصور بسیار شگرف خواهند بود. چنین کسانی ممکن است به چیزهایی دسترسی داشته باشند که سایر مردم ندارند، یا قادر به دیدن رؤیاهایی صادقانه یا پدیدههایی از این دست باشند. اشخاصی که با چاکرای ششم، هماهنگ هستند جذاب و گیرا بوده، میتوانند در طول زندگی خود تجربیات جالبی در سطوح مختلف داشته باشند. چنین افرادی آماده، مشتاق و قادر به دریافت رهنمودها، تجربهی شعور کیهانی، تلهپاتی و سفر اختری هستند.
اختلالات چشم سوم به صورتهای انسداد، کاهش فعالیت، افزایش فعالیت، عدم تعادل و ... بروز مینماید. هر یک از این اختلالات دارای عوارض و عواقب فیزیکی و متافیزیکی میباشد، که در ساختار و عملکرد جسم، روان و روح، خود را نشان میدهد.
نشانههای فیزیکی عدم تعادل چاکرای آجنا میتواند شامل سکته یا تومورهای مغزی، نابینایی، ناشنوایی، ضایعات نخاعی، اختلالات عصبی، تشنج و اشکال در یادگیری باشد.
وقتی چشم سوم دچار کاهش فعالیت و عدم تعادل باشد ممکن است فرد دچار فراموشی و یا وسواس مرضی شود، این شخص همچنین ممکن است به شدت خرافاتی شود، دچار حسادت شدید دربارهی دیگران و تواناییهایشان شود، بهطور کلی دربارهی همه چیز از جمله خود و تواناییهای خود مشکوک و بدبین گردد. چنین کسی در نظر دیگران بیجرأت، بینظم و بیش از حد حساس به نظر میرسد.
از سوی دیگر هر گاه آجنا، فعالیت بیش از حد داشته باشد، شخص ناشکیبا، مضطرب و بسیار حساس میشود. حتی ممکن است گاهی به نظر برسد که چنین افرادی در دنیای دیگری به سر میبرند و به محیط اطراف خود توجهی ندارند. سایر خصوصیات این افراد عبارت است از: خودپسندی، غرور، دغلکاری، تعصب، سلطهجویی، بیعاطفگی، خباثت، تنگ نظری، رفتار ناخوشایند و بیادبانه، بد اخلاقی و تلخی و تحقیر دیگران.
وقتی چاکرای ششم دچار انسداد میشود، شخص ممکن است دچار کابوسهای شبانه و سردردهای مداوم، ضعف بینایی، عدم تمرکز و حتی گاهی حملههای میگرن شود. اندوه و سوگواری یا مشکلات شخصی میتواند علت انسداد این چاکرا باشد. تحریک بیش از حد آجنا باعث ایجاد هرج و مرج، خرابکاری به جای کمک و انحصار طلبی میشود. تحریک کمتر از حد آن باعث ایجاد بیثباتی، بُزدلی و درماندگی میگردد. کنارهگیری از زندگی، شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت، فراموشی، بیدقتی، تحمل ناپذیری، پرمدعایی و فخرفروشی، از جمله نشانههای تحریک کم چاکرای ششم میباشد.
هر چاکرا در حالت طبیعی در جهت عقربههای ساعت در حال چرخش است، اگر قسمت جلویی آجنا عکس حالت طبیعی بچرخد، باعث ایجاد تعبیرات مغشوش ذهنی یا برداشتهای غیرحقیقی در مورد واقعیتها میشود. چرخش سریع آجنا بر خلاف عقربههای ساعت، قابلیت آفرینش افکار قدرتمند منفی را به دنبال خواهد داشت. در صورتی که این قدرت با قدرت قسمت پشتی آجنا همراه گردد، میتواند باعث ایجاد فاجعه در زندگی انسان شود. به یاد داشته باشید که قدرت چشم سوم مانند آتش است؛ آتش زمانی دارای ارزش است که کنترل و مهار شده باشد.
ضعیف یا راکد بودن جریان انرژی در آجنا سبب متوقف شدن قدرت خلاقیت میگردد. بسته بودن قسمت پشتی آجنا باعث شکست در اجرای طرحها و برنامهها شده، یا حداقل اجرای آنها را به تأخیر میاندازد. این گونه افراد برای به ثمر نشاندن طرحهایشان باید تلاش فراوانی در مدت طولانی داشته باشند.
ریشهی برخی از ترسهای وجود ما، به اشکالات موجود در چاکرای آجنا برمیگردد، از جمله ترس از حقیقت، ترس از قضاوت واقع گرایانه و منطقی، ترس از اعتماد به مشورت با دیگران، ترس از انضباط و ترس از بُعد تاریک خویش. عدم تمایل به درون نگری و حفاری درون و تخلیهی ترسهای درونی نیز به چشم سوم مربوط است.
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.
نادیها و چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
انسان چیزی بیشتر از تودهای عصب، ماهیچه، استخوان و خون است. در بدن ما مراکز نامریی انرژی و مجاری متافیزیکی انرژی وجود دارند، که به ترتیب «چاکرا» و «نادی» گفته میشوند. نادیها ساختارهایی در بُعد ماورایی انسان میباشند که در حد واسط چاکراها و سیستم عصبی قرار گرفتهاند. بدین معنی که انرژیهای ماورایی ورودی به چاکراها، توسط نادیها به گونهای تغییر و تبدیل مییابد، تا بتواند به سیستم عصبی منتقل شود. در واقع نادیها با تغییر طول موج و فرکانسِ انرژیهای مذکور، آنها را به بُعد فیزیکی نزدیک میکنند، تا سیستم عصبی بتواند آنها را دریافت کند. به اعتقاد برخی از متافیزیسینها در بدن انسان هفتاد و دو هزار نادی وجود دارد که چهاردهتای آنها اصلی هستند.
مهمترین نادیهای بدن انسان، سه نادی «آیدا»، «پینگالا» و «ساشومنا» هستند. این سه نادی از انتهای ستون فقرات تا ساقه مغز امتداد دارند. ساشومنا در مرکز ستون فقرات مستقیماً به طرف بالا امتداد دارد. این نادی بر کانال مرکزی نخاع منطبق است. آیدا و پینگالا در اطراف نخاع در جهتهای مخالف با هم تقاطع دارند و به همین حالت در هم تنیده شده، تا بـالاترین قسمت ستون فقرات ادامـه مییابند. در نقـاط تقاطع آیدا و پینگالا چـاکراهای اصلی قرار دارند. همهی سیستمهـای روحی دارای جنبههای فیزیکی در جسم ما هستند، این نادیها معادلهای روحی سیستمهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک میباشند. این اعصاب فعالیتهای غیرارادی کالبد فیزیکی مانند ضربان قلب، هضم غذا، ترشح غدد و حرکات دودی را کنترل میکند. بهطور کلی سیستم پاراسمپاتیک بر این فعالیتها اثر بازدارنده دارد و متابولیسم را کُند میکند. درحالیکه سیستم سمپاتیک بر این فعالیتها اثر تحریکی داشته، سرعت آنها را بالا میبرد. به عبارت بهتر سمپاتیک در شرایط غیر طبیعی، در بحرانها و استرسها، بدن را برای مقابله با آن بحران آماده میکند، در این حالت وضعیت بدن به گونهای تغییر میکند، تا بتواند آن بحران را تحمل کند. بعد از برطرف شدن بحران پاراسمپاتیک بدن را به حالت عادی و معمولی برمیگرداند. برای مثال در هنگام استرس با فعال شدن سمپاتیک ضربان قلب، سرعت تنفس، گردش خون و فعالیت سیستم عصبی افزایش مییابد. اما در همین حال فعالیت دستگاه گوارش از جمله حرکات معده و روده و ترشح بزاق کاهش پیدا میکند. نادی آیدا در ارتباط با سیستم عصبی پاراسمپاتیک عمل میکند و عملکرد نادی پینگالا در ارتباط با سیستم عصبی سمپاتیک است.
این سه نادی مهم از طریق سوراخهای بینی با تنفس (دم و بازدم) در ارتباط هستند. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت چپ بینی انجام میگیرد، نادی آیدا فعال است، در این حالت انسان برای کارهای فکری و ذهنی آمادگی دارد. وقتی نادی آیدا فعالتر است با کاهش سرعت متابولیسم، اثر سرد کننده بر بدن میگذارد. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت راست بینی انجام میگیرد نادی پینگالا فعال است، در این حالت انسان سرشار از نیروی فیزیکی است و برای فعالیت جسمانی آمادگی دارد. در این حالت با بالا رفتن متابولیسم، بر بدن اثر گرم کنندهای اعمال میشود. پس پینگالا با جنبهی فیزیکی و آیدا با جنبهی ذهنی وجود انسان در ارتباط است. آیدا اثر خنک کننده و پینگالا اثر گرم کننده دارد.
خوابیدن به پهلوی راست سبب میشود که با تغییر تدریجی در وضعیت تنفس، مجرای سمت راست بینی تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای سمت چپ صورت گیرد. بدینترتیب با تنفس از مجرای چپ، نیروهای ذهنی و ماورایی انسان تحریک و فعال میشود. خوابیدن به پهلوی چپ باعث شده که مجرای سمت چپ تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای راست انجام شود، در این حالت نیروهای فیزیکی و جسمی انسان تحریک و فعال میشود. به یاد بیاورید که انسان دارای دو بخش فیزیکی و متافیزیکی است که بخش ماورایی او بزرگتر و مهمتر است و نیاز به توجه بیشتری دارد. پس خوابیدن به پهلوی راست با فعال کردن بخش ماورایی انسان ، فواید و محاسن عدیدهای خواهد داشت. حتماً اطلاع دارید که در دین مبین اسلام خوابیدن به پهلوی راست مستحب و خوابیدن به پهلوی چپ مکروه است. این دستور دینی دارای اسرار فراوانی است که با یکی از موارد آن در بالا آشنا شدید. موارد مذکور در بالا از کشفیات مؤلف این کتاب میباشد که در مرحلهی تئوری است.
در اکثر افراد یک چرخهی روزانهی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا وجود دارد و هر چرخه بین یک تا چهار ساعت ادامه دارد. در افراد متعادل در طول شبانهروز جریانی برابر از هر دو برقرار است. تغییرات چرخهی روزانهی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا به عملکرد جسمی، روانی و روحی مربوط است. در افراد بیمار یا دچار آشفتگیهای ذهنی این سیستم به کلی فاقد تعادل است، در افراد عصبی و مضطرب سوراخ طرف راست بینی همیشه بازتر است، و در افراد به شدت افسرده در سوراخ طرف چپ بینی جریان هوای بیشتری برقرار است.
ارتباط بین تنفس، ذهن و کالبد روحی توسط پیاز بویایی و سیستم لیمبیک در مغز که با غدهی پینهآل در ارتباط است، برقرار میشود. پیاز بویایی که ارگان مربوط به حس بویایی نیز است، حس میکند که در کدام سوراخ بینی جریان برقرار است و این اطلاعات را به بقیهی مغز نیز منتقل میکند. پیاز بویایی، ارگان بسیار پیچیدهای با هزاران ارتباط عصبی است که با همهی قسمتهای سیستم عصبی در ارتباط میباشد و عصب شناسان هنوز نتوانستهاند کاربردی برای آنها بیابند. پیاز بویایی دارای دو لُب است که هر یک مستقیماً بالای یکی از دو مجرای بینی قرار دارد.
منابع:
سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org
موفق باشید.
جوینده.
یا حق.