ماورا_ چاکرا_ آجنا_ شما هم هم

در این وبلاگ به بحث پیرامون کلیه مطالب موجود در ارتباط با چاکرای آجنا می‌پردازیم.

ماورا_ چاکرا_ آجنا_ شما هم هم

در این وبلاگ به بحث پیرامون کلیه مطالب موجود در ارتباط با چاکرای آجنا می‌پردازیم.

امواج مغزی و چشم سوم

امواج مغزی  و  چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
بسیاری از متافیزیسین‎ها معتقدند که غده‌ی پینه‎آل و سیستم پیچیده‌‌ی عصبی مربوط به آن پس از مدت‌های طولانی تمرین مراقبه دچار تغییر عملی می‎شود. این موضوع توسط بسیاری از دانشمندان که روی فعالیت الکتریکی مغز تحقیق کرده‎اند، اثبات شده است. آنها دریافته‎اند که وقتی انسان در حالت بیداری و هوشیاری معمولی به سر می‎برد، امواج الکتریکی مغز که در این حالت امواج بتا نام دارند و توسط قشر مخ تولید می‎شوند، دارای طول موج کم و فرکانس زیاد هستند. وقتی فرد چشمانش را می‎بندد و ذهن او در حالت آرامش و در عین حال هوشیاری قرار دارد، تغییر ناگهانی در شکل امواج مغز به وجود می‎آید، طول موج امواج بیشتر شده، فرکانس آنها کاهش می‎یابد. این امواج را امواج آلفا می‎نامند، که وجود آنها هم در دانشجویان مبتدی و هم در استادان متافیزیک نشان داده شده است.
دیده شده که مراقبه کنندگان با تجربه و استادان پیشرفته‌ی متافیزیک دارای یک موج مغزی دیگری به نام تتا می‎باشند، امواج تتا نسبت به امواج آلفا دارای طول موج بیشتر و فرکانس کمتر می‎باشند. نکته جالب توجه این است که این امواج تتا به‌طور طبیعی تنها در مبتلایان به بیماری صرع در زمان حمله‎های صرع ماژور دیده می‎شود. یک توضیح ممکن برای این موضوع این است که در زمان حمله‎های صرع، سطوح پایین سیستم عصبی کنترل کامل بدن را به‌دست می‎گیرد و ذهن برتر در حالت آرامش کامل به سر می‎برد. چنان‌که در حالت مراقبه عمیق اتفاق می‎افتد.
حالت مراقبه باعث تغییرات فیزیولوژیک دیگری نیز می‎شود که هم‌زمان با ثبت امواج مغزی بررسی می‎شود. در حالت آگاهی مراقبه‎ای با امواج مغزی آلفا، تعداد ضربان قلب، مصرف اکسیژن توسط سلول‌های بدن و دفع دی‎اکسید کربن کاهش می‎یابد، متابولیسم بدن آهسته‎تر می‎شود و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک نیز کاهش می‎یابد. کاهش سطح لاکتات خون به مراتب محسوس‎تر است. درحالی‌که سطح این ماده در خون افراد دچار تنش‌های عصبی و اضطراب به‌طور مشخص بالا است. در حالت مراقبه یعنی زمانی که مغز امواج آلفا ساطع می‎کند، فرآیندی مخالف با فعالیت سیستم ترشح کننده‌ی آدرنالین اتفاق می‎افتد. این فرآیند بدن را قادر می‎سازد که در حالتی آسوده‎تر و رهاتر عمل کند.
گروه دیگری از پژوهش‎گران پیرامون پدیده‎های روحی انسان مخصوصاً ارتباط بین ادراکات فراحسی و فعالیت امواج آلفا تحقیق کرده‎اند. در یک بررسی از تعداد زیادی افراد خواسته شد که حدس بزنند درون یک جعبه‌ی در بسته چه کارتی وجود دارد. با استفاده از تست‎های آماری مشخص شد، هنگامی که فرد چشمانش را می‎بندد و روی موضوعی تمرکز می‎کند امواج آلفای مغز او افزایش می‎یابد و کسانی که امواج آلفای بیشتری تولید می‎کردند، اغلب می‎توانستند کارتهای داخل جعبه را به درستی تشخیص دهند. در مواردی که تولید امواج آلفا در حد پایین قرار داشت، (همان طور که در حالت طبیعی در بسیاری از مردم یا هنگام باز بودن چشم‌ها مشاهده می‎شود) حدس زدن کارتها تنها براساس شانس صورت می‎گرفت. افراد مورد آزمایش هم‌چنین وضعیت ذهنی خود را در هنگام فعالیت غالب امواج آلفا توصیف کردند، همه آنها اتفاق نظر داشتند که آن حالت رهایی ذهن و جدایی از اطراف، تجربه‎ای لذت بخش بود. هنگامی که افراد در این حالت چشمان خود را باز می‎کردند، می‎توانستند جدایی خود را از اشیاء محیط مشاهده کنند. افزایش توانایی‌های روحی در این شرایط با توانایی‌های فردی که چاکرای آجنای خود را فعال کرده و می‎تواند اشیاء دور را با چشم بصیرت ببیند، مطابقت دارد.
نوش داروی اکثر بیماریهای دنیای مدرن، امواج مغزی آلفا است که بدن و ذهن را در وضعیتی آرام و آزاد قرار می‎دهد و با واکنش‎های ناهنجاری که از ابتدای خلقت انسان در جسم او رخ داده مقابله می‎کند. در دنیای مدرن زندگی انسان دیگر توسط حیوانات وحشی یا قبایل آدم خوار تهدید نمی‎شود، اما سیستم قدیمی ترشح کننده‌ی آدرنالین که بدن انسـان را در برابر چنان تهدیدهایی محافظت می‎کرده است، در برابر تهدیـدهای مـدرن نیز به همان روش قـدیمی واکنش نشان می‎دهد. امروزه تهدید‎های زندگی انسان معمولاً به صورت ترس از بحران مالی یا از دست دادن موقعیت شغلی و یا مشکلات خانوادگی و امثال آن جلوه‎گر می‎شود. اگرچه این قبیل تنش‌های جامعه‌ی مدرن خطرات غیر واقعی هستند، ذهنِ نگران و مضطرب آنها را واقعی تلقی می‎کند. از آنجا که بحران‎های دنیای مدرن حد و مرزی ندارد و هرگز پایان نمی‎پذیرد، بدن بسیاری از مردم به‌طور مداوم نسبت به آنها واکنش نشان می‎دهد. این حالت تنش و اتلاف مداوم انرژی، منجر به بیماری‎های جسمی و روحی می‎شود. علاوه بر این بزرگ‌ترین مکانیسم دفاعی بدن انسان به دلیل استفاده‌ی بیش از حد فرسوده می‌شود و به این ترتیب بسیاری از مردم خود را در مقابل خطرهای واقعی ناتوان می‎بینند. افزایش روزافزون تعداد قربانیان شوک ناشی از مواجهه‌ی ناگهانی با موقعیت‎های خطرناک واقعی تأیید کننده‌ی این مطلب است. پزشکان و دانشمندان معتقدند که مراقبه یکی از بهترین شیوه‌ها برای درمان این عارضه است. مراقبه باعث آرامش ذهن می‎شود و همواره با کاوش در زوایای روح انسان همراه است.
همانطوری که گفته شد حد فیزیکی آجنا، غده‌ی پینه‎آل است که با مغز در ارتباط می‎باشد. برخی از متافیزیسین‎ها معتقدند که غده‌ی پینه‎آل گیرنده و فرستنده‌ی نوسان‌های نامحسوسی است که افکار و پدیده‎های روحی را در کیهان انتقال می‎دهد. غده‌ی پینه‎آل امواج مغزی را به امواج الکتریکی تبدیل می‎کند، که با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت می‎کنند، این امواج در مغز انسان ذخیره می‎شوند. کسانی که دارای توانایی‌هایی مانند بینایی و شنوایی متافیزیکی هستند، این کار را از طریق همین امتیاز چاکرای آجنا یعنی تغییر ماهیت امواج آلفا انجام می‎دهند.
انسان مدرن، دارای تفکری منطقی است و ترجیح می‎دهد زندگی خود را براساس واقعیت‎های علمی پایه‎گذاری کند. امروزه بیشتر، واقعیت‎های علمی مورد پذیرش قرار می‎گیرند و تجربیات علمی ثابت کرده‎اند، بعضی از مردم که تفکر مراقبه‎ای دارند و امواج مغزی آنها به‌طور عمده از نوع آلفاست، می‎توانند وقایع را پیش‎بینی کنند و از وقایع درونی و بیرونی که خارج از دسترس حواس پنج‌گانه است آگاهی داشته باشند. این توانایی‌های روحی که بسیاری از مردم برای کسب آنها تلاش می‎کنند، ابتدایی‎ترین نشانه‎های قدم گذاشتن در مسیر معنویت هستند. اگرچه رهروان واقعی، داشتن این توانایی‌ها را انکار می‎کنند تا مبادا آشکار ساختن توانایی‌هایشان باعث زوال و شکست آنها شود. حقیقت این است که قدرت‎های درونی در همه‌ی ما وجود دارد، ما فقط باید برای بیدار کردن مراکز عالی مغز که با چاکرای آجنا در ارتباط هستند، تمرین کنیم تا بتوانیم راهی به سوی تجربه‎های جدید و روزنه‎ای به سوی نور و روشنایی بگشاییم.




منابع:  

سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org





موفق باشید.
جوینده.
یا حق.

مراقبه‌ی چشم سوم (تمرینی از علامه طباطبایی)

مراقبه‌ی چشم سوم (تمرینی از علامه طباطبایی) - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
«... شناخت خداوند یک امر بدیهی و روشن و از بدیهی‌ترین بدیهیّات است و آنچه که مانع شناخت خداوند است جهل نیست بلکه غفلت است و این غفلت نیز در اثر مشغول شدن به امور بی‌ارزش و پست دنیا ایجاد می‌شود؛ پس خداوند برای هیچ کس دوتا ((دل)) قرار نداده است.
پس همین دل است که اگر اشتغال به دنیا پیدا کند موجب محبّت آن می‌گردد و تمام همّت و تلاش انسان به آن تعلّق می‌گیرد؛ پس همین امر تمام دل را به اشتغال خود در می‌آورد و دیگر جایی از این آینه دل صاف نمی‌ماند تا جمال خداوند سبحان در آن منعکس شود و معرفت حاصل شود؛ پس همانا مسأله، مسأله دل است.
و اگر می‌خواهی درستی سخن ما را بیازمایی، مکان خلوتی را انتخاب کن که هیچ مشغول کننده‌ای از قبیل نور و صدا و اثاث منزل و غیره در آنجا نباشد، سپس طوری بنشین که مشغول به کاری نشوی و حواست پرت نگردد و چشمانت را بسته نگهداری، آنگاه صورتی را مثلاً صورت ((1)) را در خیال خود مجسم نمایی که کاملاً توجّه‌ات به آن معطوف گردد و هشیار باشی که هیچ صورت خیالی وارد محوطه صورت ((1)) نشود؛ پس در این هنگام که ابتدای کار است درمی‌یابی که صورت‌های خیالی دیگر مزاحم تو شده و ذهن تو را می‌خواهند تاریک و مشوّش نمایند، صورت‌هایی که بسیاری از آنها قابل تشخیص و شناسایی از یکدیگر نیست، صورت‌هایی که از افکار روزانه و شبانه و مقاصد و خواسته‌های توست، حتّی این افکار چه بسا دربارة این باشد که یک ساعت بعد از بیداری در فلان جا خواهی بود یا با فلان شخص ملاقات خواهی کرد یا فلان عمل را انجام خواهی داد؛ این در حالی است که تو در خیال خود فقط به صورت ((1)) نظر داری و به آن توجه می‌کنی و این تشویش ذهن مدّتی با تو خواهد بود و تداوم خواهد داشت. پس اگر چند روزی به تخلیه و پاکسازی این خیالات مزاحم اقدام نمایی، بعد از مدّتی مشاهده می‌کنی که آن خیالات و خواطر روبه کاهش گذاشته و هر روز کم می‌شود و خیال نیز نورانی می‌گردد تا این‌که احساس می‌کنی هر چه به دل و ذهن تو خطور می‌کند، چنان روشن است که گویا آن را با چشم حّس خود مشاهده می‌کنی آنگاه این خواطر به طور تدریجی روز به روز کمتر می‌شود تا این‌که هیچ صورتی با صورت ((1)) باقی نمی‌ماند. این مطلب را خوب تحویل بگیر! و از اینجاست که صحّت ادّعای ما را قبول می‌کنی که همانا سرگرم شدن به امور دنیوی عامل اصلی خود فراموشی و غفلت از ماورای ماده می‌گردد و همانا حرکت به سوی باطن، با روگرداندن از ظاهر و روآوردن به ماورای ماده، صورت می‌پذیرد، پس اگر خواستی مثلاً از همان طریق مذکور نفس خود را مشاهده نمایی، آن خواطر و موانع را که همان هواهای نفسانی و مقاصد دنیوی است، چند برابر خواهی یافت؛ پس طریق منحصر به فرد برای دستیابی به معرفت، تصفیه دل از دنیا و زرق و برق آن و هر حجابی که مانع دیدار خداوند سبحان می‌گردد، می‌باشد؛ پس تمام اسباب و دستوراتی که گفته شده از قبیل مراقبه، خلوت و غیره، فقط برای دستیابی به این حالت قلبی است، سپس توجّه کامل قلب تو به سوی خداوند سبحان و تشرّف به حضرتش ـ عزّاسمه ـ می‌باشد و این همان ذکر خدا و تشرّف به محضر حضرت حقّ است و آن آخرین کلید است و خداوند هدایتگر انسان است.» (طریق عرفان، ص109 تا 111)



منابع:  

سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org





موفق باشید.
جوینده.
یا حق.

مکان چشم سوم

مکان چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
چشم سوم ساختاری در کالبد اثیری ما می‎باشد. دانشمندان معتقدند که کالبد اثیری یک توده‌ی حاوی حدود (چهار ضربدر ده به توان بیست و یک) ذره‌ی اثیر است و دوره‌ی حیات آن به‌طور متوسط حدود (ده به توان بیست و دو) سال است. کالبد اثیری با اسامی دیگری همچون کالبد لطیف، کالبد ظریف، کالبد نورانی، کالبد شفاف، کالبد ستاره‌ای، کالبد اختری، کالبد آسترال، همزاد، پری‌اسپیریت، روان‌پوش، بدن برزخی و بدن مثالی خوانده می‎شود. این کالبد در شکل ظاهری بسیار شبیه کالبد فیزیکی است. ولی نسبت به کالبد فیزیکی رقیق‎تر و لطیف‌تر می‎باشد. کالبد اثیری از جنس ماده نیست، بلکه از جنس و ماهیت خاصی به نام «اثیر» یا «اتر» می‎باشد. اثیر در لغت به معنی عالی، برگزیده و مکرم آمده است. در متافیزیک اثیر به معنی ماهیت لطیف و غیر مادی است که بوجود آورنده‌ی کالبد اثیری می‌باشد. (گرمی تن را همی خواند اثیر)
ماده دارای سه حالت جامد، مایع و گاز است. در حالت جامد مولکول‌ها به شکل بسیار فشرده ومنقبض در کنار هم قرار می‎گیرند. در حالت مایع فشردگی مولکول‌ها کمتر می‌شود و در حالت گاز این فشردگی بسیار کاهش می‎یابد، به‌طوری که گازها در یک فضا پراکنده می‌شوند و تمام آن فضا را در بر می‎گیرند. به بیان ساده‌تر می‎توان گفت که اثیر، یک ماهیت فراتر از گاز می‎باشد. به عبارت دیگر اثیر رقیق‎تر و منبسط‎تر از گاز است، به همین دلیل اثیر تمام قسمت‌های جهان اثیری را در بر گرفته است، همان طور که گازها تمام بخش‌های کره‌ی زمین را دربر گرفته‎اند و در همه جای آن نفوذ کرده‎اند. کالبد اثیری در حال حاضر با ما و در انطباق با کالبد فیزیکی ما قرار دارد، ولی افراد معمولی آن را احساس نمی‎کنند. کالبد اثیری همان تصویری است که در خواب از خودمان و یا دیگران می‎بینیم.
چشم سوم یک ساختار فیزیکی نیست و نباید در کالبد فیزیکی به دنبال آن باشیم، چرا که در این کالبد چیزی نخواهیم یافت. وقتی کالبد اثیری و کالبد فیزیکی بر هم منطبق می‎شوند، محل قرار گرفتن چشم سوم در کالبد اثیری منطبق بر وسط پیشانی در جسم فیزیکی می‎شود. البته برای رسیدن به محل دقیق چشم سوم باید از وسط پیشانی حدود پنج سانتی‎متر به داخل و عمق پیشانی و به زیر مغز نفوذ کرد. چشم سوم ماورای مکان و زمان در اندیشه است.
پس چشم سوم، ساختاری است که وجود خارجی دارد، داستان و افسانه نیست، اما وجود آن فیزیکی و مادی نمی‌باشد، بلکه متافیزیکی و اثیری است. بعضی افراد به اشتباه فکر می‌کنند فقط چیزهای فیزیکی وجود خارجی دارند.
مر دلم را پنج حس دیگر است حس دل را هر دو عالم منظر است.




منابع: 

 انجمن متافیزیک راه میان بر     نوشته: amin
انجمن ارواح ـ www.arvah.org







موفق باشید.
جوینده.
یا حق.

عنصر و رنگ چشم سوم

عنصر و رنگ چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
در مباحث هاله شناسی هر یک از چاکراهای اصلی با یک عنصر خاص در ارتباط بوده، نوساناتی با فرکانس‎های مشخص بروز می‎دهند، این فرکانس‎ها بسته به نوع چاکرا، یکی از رنگ‎های اصلی طیف هفت رنگ را در ذهن ما یادآور می‎شود. چشم سوم توسط عنصر نور کنترل می‌شود و رنگ آن نیلی است. نور دارای دو وجه فیزیکی و متافیزیکی است. وجه فیزیکی نور همان نور خورشید، سایر ستارگان و نورهای مصنوعی مانند نور لامپ می‌باشد. وجه متافیزیکی نور، خود نیز دارای مراتب و درجات مختلفی است. می‌توان گفت که نور در هر یک از بخش‌های هفت‌گانه جهان دارای نمود و تجلی خاص آن بخش می‌باشد.
تأثیرات رنگ نیلی مانند رنگ آبی اما تا حدی شدیدتر است. رنگ نیلی غده‌ی پاراتیروئید را تحریک کرده، غده‌ی تیروئید را مهار می‎کند. در نتیجه با تأثیرات نور نیلی بر غده‌ی تیروئید و مهار آن، تولید هورمون تیروکسین نیز کاهش یافته و این خود باعث کاهش متابولیسم و در نهایت کاهش تولید انرژی در سلول‌های بدن می‌شود.
رنگ نیلی در بهبود احتقان چشم‌ها، گوش‌ها، بینی، ریه و معده ارزشمند است. رنگ نیلی باعث کاهش خونریزی، التهاب، خشونت و تحریک‎ پذیری می‎شود. هم‌چنین برخی معتقدند این رنگ در کار جن‎گیری مفید و با ارزش است. نور سفید و نور نیلی در درمان جن‌زدگی به‌کار می رود.
رنگ نیلی با غده‌ی هیپوفیز ارتباط دارد و بر سیستم عصبی تأثیر می‎گذارد. این رنگ باعث بازسازی سلول‌ها و التیام کالبد اثیری می‎شود. رنگ نیلی یا بنفش در هنگام شب برای خواباندن بچه‎ها مفید است و می‎تواند کابوس‎های شبانه و سردرد را بهبود بخشد.
رنگ نیلی روشن اغلب در مداوای شب ادراری کمک کننده است. این رنگ هم‌چنین می‎تواند در این موارد مفید واقع شود: بهبود درد، ضعف بینایی، عدم تمرکز، اسهال، مشکلات ذهنی، تحریک پذیری روده‎ها، خستگی روحی، رهایی از الگوهای منفی، تحریک تنفس، ذات‌الریه، برونشیت، آسم، تشنج کودکان، وسواس، ناراحتی‌های ذهنی و ...




منابع:  

سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org





موفق باشید.
جوینده.
یا حق.

مراقبه‌ی چشم سوم

مراقبه‌ی چشم سوم - دکتر مطلب برازنده
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
بهتر است این تمرین را زمانی انجام دهید که بتوانید به مدت 30 تا 60 دقیقه تنها باشید. یا اگر این تمرین را به صورت گروهی انجام می‌دهید، باید همه ساکت باشند. در مکان تمرین نباید منبعی از نور وجود داشته باشد. البته شما می‎توانید یک شمع روشن در اتاق داشته باشید، به شرط آن‌که در پشت سر شما قرار گیرد و مزاحم شما نباشد.
روی یک صندلی راحت بنشینید و در حالت آرامش قرار بگیرید. می‎توانید در حین تمرین از موسیقی دلخواه خود استفاده کنید، البته موسیقی باید ملایم و آرام بخش باشد، مانند صدای فلوت یا اصوات طبیعت. اگر با استفاده از بخور ملایم احساس بهتری پیدا می‎کنید، این کار را انجام دهید.
با تمرکز بر دید چشم سوم خود، به تصویری نگاه کنید یا تصویری را در ذهن مجسم نمایید. (برای حالت اول یک تصویر مناسب، زیبا و رویایی انتخاب کنید) توجه خود را به سوی مرکز تصویر جاری کنید، در این حالت به آرامی از عدد 1تا 144 بشمارید. سپس چشمانتان را ببندید و دوباره تا 144 بشمارید. ممکن است با بستن چشم‌ها، تصویری با رنگ‎های متضاد مشاهده کنید، همچنان توجه خود را روی مرکز پیشانی متمرکز کنید. حتی اگر هنوز چیزی نمی‎بینید، ناامید نشوید، شما با تمرکزِ توجه خود روی جایگاه چشم‎سوم، بدون مشاهده آن نیز می‎توانید به نتیجه برسید. پس از این‌که تا 144 شمردید، چشمانتان را باز کنید و دوباره به تصویر نگاه کنید. درحالی‌که دید شما بر مرکز تصویر متمرکز است، تا 144 بشمارید. سپس چشمانتان را ببندید و در حال نگریستن به نور درونی تا 144 بشمارید. در این هنگام است که می‎توانید آنچه را که می‎خواهید طلب کنید.
اجازه ندهید که در حین تمرین هیچ چیز حواس شما را منحرف کند. ممکن است ببینید که تصویر حرکت می‎کند. بعدها خواهید فهمید که چشم سوم عملکردهای بسیار عجیب و اسرارآمیزی دارد. حتی ممکن است روزی بتوانید هوای بین خود و تصویر را ببینید. اما در هر شرایطی با تمرکز کامل به مراقبه‌ی خود همراه با بسته و باز کردن چشم‌ها ادامه دهید.
در پایان تمرین چشمانتان را ببندید و برای هر مدت که دوست دارید در سکوت و آرامش باقی بمانید. هرگز به چشمانتان فشار نیاورید. اگر هر زمان در حین تمرین در چشمانتان فشار یا خستگی احساس کردید تمرین را قطع کنید.
زمانی خواهد رسید که بتوانید بدون آن‌که ابتدا به تصویر نگاه کنید، نور را در سر خود مشاهده کنید. به هر حال با کمک یا بدون کمک حس بینایی، شما خواهید توانست نتایج سودمندی کسب کنید. آنگاه که نور درون را می‎بینید، وقت آن رسیده است که آنچه را می‎خواهید طلب کنید. در این حالت خواستن، واقعاً توانستن است.
بعد از مدتی تمرین، شما خواهید توانست آن‌چنان آرامشی در خود ایجاد کنید، که کاملاً بر موضوع دیداری تمرکز داشته باشید و بتوانید جسم خود را در حالت خواب ترک کرده، از طریق چشم سوم به سفر بپردازید. کسانی که از حلقه‌ی طلایی عبور می‎کنند و تونل مربوطه را پشت سر می‎گذارند وارد عالم اختری می‎شوند. این‌که از اینجا به کجا سفر کنید، به آگاهی شما بستگی دارد. زیرا این آگاهی شما است که هر چه در این سطح می‎بینید به وجود می‎آورد. بهتر است قبل از سفر مقصدی برای خود در نظر بگیرید. شما می‎توانید به بخش‌های مختلف عالم اختری سفر کنید و موجودات اختری را ملاقات نمایید. در این سفر حتی می‎توانید از عالم اختری بگذرید و به عالم بعدی بروید.
با تمرین مداوم شما خواهید توانست وضوح و قدرت نور را افزایش دهید، تا این‌که هیچ چیز دیگری به جز نور نبینید. در این هنگام است که شما می‎توانید به این نور بپیوندید و با آن یکی شوید. این نور یک توهم نیست، بلکه پاسخی است که از سوی دیگر به شما داده می‎شود. این پاسخ در زندگی روزانه شما به تدریج به صورت سلامت بیشتر، روشنی اندیشه و شادمانی نمایان می‎شود.
در تمرین‎های اول انتظار زیادی نداشته باشید. این تکنیک به تمرین زیاد نیاز دارد، اما انجام یک بار در روز برای حدود یک ماه حتماً نتایج خوبی خواهد داشت.
بهترین زمان‌ها برای انجام مراقبه‌ی چشم سوم، ساعت شش صبح، دوازده ظهر، شش عصر و دوازده نیمه‎شب است. در این ساعت‌ها نوسان‌های مغناطیسی مفید در اطراف زمین جریان دارد. البته همه‌ی افراد نمی‎توانند در این ساعت‌ها به مراقبه بپردازند. اما زمانی که تعداد زیادی از مردم به‌طور هم‌زمان و گروهی به مراقبه می‎پردازند، می‎توان نیروی عظیمی از مراقبه کسب کرد. از آنجا که شما هنگام مراقبه مرزهای زمان و مکان را پشت سر می‎گذارید، هیچ فاصله‎ای بین شما و کسانی که در سایر نقاط کره زمین به مراقبه می‎پردازند، وجود ندارد. ما به سادگی می‎توانیم در تمام دنیا مراقبه‌ی گروهی انجام دهیم.
یکی از جالب‎ترین واقعیت‎ها درباره‌ی چشم سوم این است که وقتی نور در چشم سوم دیده می‎شود، می‎توان آن را به درون بدن انتقال داد. این جریان می‎تواند به خواست شما، به قسمت‌های مختلف بدنتان جریان پیدا کند. به سادگی از اراده‌ی خود استفاده کنید و قسمتی از بدنتان را که می‎خواهید این نور در آن جریان یابد، مجسم کنید؛ جریان نور از اراده‌ی شما پیروی خواهد کرد و برابر تجسم شما به حرکت در خواهد آمد. ابتدا جریان را به قلب بفرستید، تا احساس دلپذیری پیدا کنید. به این احساس اجازه دهید که رشد کند و تمام بدن شما را به نوسان در آورد و همه جای آن را فراگیرد. این پدیده فرآیند شفابخشی و نیرودادن است.





منابع:  

سایت "مطالب منتخب از کتابهای متافیزیک تآلیف شده توسط دکتر مطلب برازنده"
انجمن ارواح ـ www.arvah.org





موفق باشید.
جوینده.
یا حق.